آموزش مزاج شناسی
مدرس: دکتر حسین خیراندیش
نوع محتوا: جزوه درسی
جلسات: ۲۳ جلسه
جلسه اول
به طورکلی در دیدگاه طب سنتی، سه روش تشخیص بیماری وجود دارد:
۱- مزاجشناسی
کاملترین، جامعترین، فراگیرترین، کاربردیترین، ضروریترین ، فنیترین و روش مشترک بین طب اسلامی و طب سنتی، مزاج شناسی می باشد. هرچه عمق اطلاعات در مزاج شناسی بیشتر میشود، توان درمانگری بیشتر میگردد، نه زمانی که داروهای بیشتری را به کار میگیریم.
۲- نبض:
زبان گویای حال و احوال اندامهای گوناگون بدن می باشد. روشی فنی و فوق تخصصی محسوب می شود. در مواردی که بیمار به هر دلیلی قادر به صحبت نمی باشد بسیار پرکاربرد است. بطور کلی تعداد ۱۰۴ نوع نبض وجود دارد:
نبض ضروری ۳ عدد، نبض عمومی ۹ عدد، نبض تخصصی ۲۷ عدد و نبض فوق تخصصی ۱۰۴ عدد می باشد.
۳- بول و براز (ادرار و مدفوع):
آزمایشگاههای امروزی خیلی از ویژگیهای بول و براز در درمان را نمیتوانند گزارش کنند پس یادگیری این رشته در بخش تخصصی بسیار ضروری است.
جهتگیری درمان:
پنج جهتگیری درمانی در طب سنتی اسلامی وجود دارد: تطهیر جسمی، تطهیر معدی، تطهیر خونی، تطهیر جنسی، تطهیر روانی.
هنگام ورود به درمان ابتدا باید بفهمیم که جسم مورد نظر به کدام بعد از ابعاد درمانی نیاز دارد. (وجودارتباط معنوی بین این ۵ بعد و ۵ تن آل ابا قابل تامل است.)
تطهیر جسمی: پایش و زدایش ظاهر بدن انسان از آلودگیها
الف: نظافت (حمام)
ب: زدایش موهای زاید (استفاده از نوره)
ج: سرمه
حمام های سنتی قدیم از قسمتهای متنوعی تشکیل شده بودند:
- رختکن یا سردخانه یا سربینه :
فضای اول حمام، رختکن و جای آماده شدن برای استحمام یا خروج از حمام بوده، مهمترین و زیباترین فضای حمام است، فضایی وسیع و پر تزیین با گنبدی بزرگ و حوضی در میان، در اطراف فضای میانی ، سکوهایی برای استراحت مراجعین است که برای ورود به آنها، باید از چند پله بالا میرفتند و پاها را قبل از ورود در حوضهای روی سکوها میشستند، بیشترین تزیینات حمام، همیشه در رخت کن یا بینه است. کف بینه و غرفههای اطراف آن معمولاً سنگی است. هوای این قسمت نه گرم و نه سرد بوده است و هوایی نسبتا معتدل داشته است.
- میان در :
ورودی حمام و نیز فضای بین بینه (رختکن) و گرم خانه را که «میان در» نامیده میشود به نوعی با پیچ و خم بسیار طراحی میکردند که جلو تبادل مستقیم حرارت و رطوبت را بگیرد و هوای بیرون حمام به بینه و هوای بینه به گرم خانه و بالعکس به سهولت منتقل نشود. در این حوضه سقف کوتاه و کوتاهتر و هوا نسبتا گرمتر می شود.
- گرم خانه:
گرم خانه در حمام، محل اصلی استحمام و جای مشت و مال بوده است که خزینه از ملحقات آن است. گرم خانه، محل شستشو و تطهیر بدن میباشد. گرم خانه اغلب فضایی سادهتر از بینه است که گوشههایی برای نشستن و شستشو دارد. خزینه آب گرم و حوض آب سرد و فضاهایی خصوصیتر برای استحمام در مجاورت گرم خانه قرار دارد. روشنایی گرم خانه از نور گیرهای سقفی تأمین میشود. نورگیرهایی باشیشههای عدسی مانند وجود دارد تا نور کافی وارد حمام شده و داخل حمام دیده نشود.
در این حوضه هوا گرم و مرطوب است و انباشت آبهای مختلف در اینجا وجود دارد: جایی آب سرد ، جایی آب ولرم ، جایی آب گرم ، جایی آب جوش و در قفسهای انواع روغنهای مختلف با مزاجهای مختلف ، روغن گرم مثل کنجد ، روغن معتدل مثل زیتون، روغن خیلی گرم مثل زنجبیل، روغن خیلی خیلی معتدل مثل گل بنفشه و در طرف دیگر انواع وسایل ماساژ، جایی سنگلاخ با سنگهای قلوه سنگی که رویش راه برویم یا درجا قدم بزنیم، جایی سنگهای متخلخل (سنگ پا)، جایی حلقههای گردونه ماساژ بدن، کتف و نهایتاً کیسه پشمی، نخی و ابریشمی که به تناسب مزاج و پوست از آنها استفاده میشود و نیز از شویندههای واسط، لایه بردار مثل روشور، چربیزدا مثل صابون استفاده می شود.
خزینه :
خزینه یعنی وان بزرگ با دیوارهای آهکی (فقط آهک) و لایه زیرین مسی که متصل به حرارت می باشد. (نیاز بدن انسان به یون مس) آب داخل خزینه بایستی درحدی تمیز باشد که بتوانیم یک مشت از آنرا بنوشیم.
- اتاق نظافت :
زدایش موهای زاید با نوره که خواص بسیار زیادی برای آن ذکر شده است.
مدت حضور در این حمام به تناسب مزاج فرد متفاوت است. بیشترین مقدار حضور برای مزاج سوداوی (یک ساعت)، برای مزاج بلغمی (سه ربع)، برای مزاج دموی (نیم ساعت) و کمترین مقدار حضور برای مزاج صفراوی (یک ربع) است.
در طب اسلامی- سنتی این حمام یک درمانگر است.
- گرم خانه متوسط :
در این حوضه بدن مشتمال و خشک کن می شود.
سپس پاها در آب سرد رفته و نهایتا وارد سردخانه(رختکن یا سربینه) میشود و به تناسب مزاج نوشیدنیهای مختلف میخورد. صفراوی انار ترش یا هندوانه میخورد. بلغمی شربت شیرین میخورد. سوداوی آب انار شیرین یا خربزه می خورد. دموی هندوانه یا انار ترش می خورد.
سپس لباس میپوشد، سرمه به چشم میکشد (سرمه بادام و سرمه سنگ) و کلاه بر سر نهاده و از حمام خارج میشود. حمام را حکما طراحی میکنند و معماران میسازند. این حمام بلغمزداست. حمامهای فعلی بلغمزا میباشند.
تطهیر معدی: پاکسازی سیستم گوارش
الف- حلال خوردن
ب- به اندازه خوردن
رعایت مواعید غذایی مقرر: ۲ وعده در یک شبانهروز (صبح و شب) یا ۳ وعده در دو شبانه روز (شب، صبح، شب) که تأکید خوردن غذا در شب است.
گرسنه خوابیدن در شب موجب خشکیدن رگی میشود در بدن بنام رگ عشا که تا ۴۰ شب زنده نمیشود. از نظر آناتومی هنوز نفهمیدیم این رگ چه رگی است ولی از نظر کلی تأثیرات مخرب آن دیده شده است. مثلا پیری زودرس و چین و چروک پوست را به همراه داشته است.
غذای شب بایستی سه ساعت و نیم قبل از خواب باشد. رعایت مواعید غذایی جزو اصول مهم نظام طب اسلامی است و بیقوارگی موجود در جامعه امروز بدلیل عدم رعایت مواعید غذایی است.
الاکل بین الاکلات مزبوره هی فساد للبدن : خوردن بین مواعید موجب فساد در بدن است.(سند حدیث)
صبحانه بین ساعت ۸ تا ۱۰ صبح.
برای ایجاد آمادگی ترک نهار در جامعه پرخور امروز، ابتدا باید معده را گرم کرد. که در بحث مزاج شناسی گفته خواهد شد.
صباحاً عشیاء (سند قرآنی)
بعد از رعایت مواعید غذایی، رعایت تمهیدات غذایی حائز اهمیت است. مثلاً دست را بشویم، پای برهنه و سه زانو بنشینیم، آرام آرام و با روش برانگیختن ترشحات بزاقی غذا بخوریم، یک قسمت از معده غذا، یک قسمت آب، یک قسمت هوا باید باشد.
اندازه میزان خوردن را هر کسی خودش میداند. آب بین غذا خوردن بسیار مضر است. هنوز گرسنه نشدی سر سفره ننشین، تا کاملاً سیر نشدی دست از خوردن بکشی، ابتدای غذا با نمک و انتهای غذا نیز با نمک یا شیرینی همراه باشد. (تحریک بزاق و ضدعفونی کردن دهان)
جلسه دوم:
خورده خوری و آرام خوردن یک اصل است. بادام را یک دانه یک دانه بخورید. انگور را دو دانه دو دانه بخورید. آب را جرعه جرعه بنوشید.
منطق: تحریک کامل غدد بزاقی دهان و زبان است. هر لقمهای خورده میشود یک لایه بزاق اطراف آن تشکیل میشود که اگر بین غذا آب خورده شود مانع از تشکیل این لایه میشود لذا شتاب هضم غذا طولانیتر میشود. اگر غذا را آرام بخوریم بزاق بیشتری تولید میشود و اگر آب ننوشیم ماده احاطه کننده غذا فقط بزاق خواهد بود لذا هضم غذا راحتتر و سریعتر خواهد بود. (بحث مطرح شده توسط ابوعلیسینا)
مثال اثر بزاق : اگر گندم را در دهان بجویم و روی دمل بگذاریم این دمل سرباز میکند ولی اگر گندم را ناجویده با آب خیس کنیم و روی دمل بگذاریم هیچ اتفاقی نمیافتد.
ج- تخلیه معده: حال اگر غذا بد خورده شد و موجب ایجاد مشکلات متعدد گوارشی شد، باید مسهلات (اسهالآورها) خورده شود. اگر معده پر باشد تخلیه بایستی از دهان اتفاق بیافتد (توسط استفراغ آورها) و اگر وارد روده شد تخلیه بایستی از پایین انجام شود.
بهترین استفراغآور ترکیب گلاب و نمک است. ساده و مطبوع است و بعد از مصرف، حالت بد به بیمار دست نمیدهد. (محلولی از آب گرم+ نمک+ مقداری گلاب)
اگر مصرف غذای نامناسب استمرار یابد و معده سرد شود، یبوست پدید میآید. باید با خوراک گرم و ملین یبوست را برطرف نمود. هرچه غذا گرمتر شود شتاب درمان یبوست بیشتر میشود.
مجموعه گرمیها اسهال آورند : شربت عسل، کدوی حنظل (هندوانه ابوجهل) بسیار گرم و قوی است.
استثنا : عرق نعناع گرم است ولیکن قابض است.
درمان اسهال بچه: عرق نعنا و عسل که در اینجا عسل به عنوان حمل کننده (carrier) بکار می رود.
مجموعه سردی ها یبوست زا هستند. ولی اگر احیاناً در عرف جاری از یک سردی برای دفع یبوست استفاده میشود این بخاطر سردی آن نیست بلکه از مکانیزم لینت و رطوبت آن استفاده می شود.
درمان فوری اسهال عرق نعناع و کته و ماست می باشد. (چند سردی+ یک قابض)
بهترین لینت دهنده شربت انجیز است. هم معده را گرم میکند و هم ملین است و هم غذاست. هفت دانه انجیر در آب خیسانده شود و بعد از نیم ساعت خورده شود. محکم کننده ساق است. (درمان پوکی استخوان). از این قویتر در درمان یبوست روغن بادام شیرین میباشد.
بهترین زمان جذب غذا و دارو شب است. اول شب سپس صبح. کسی که میخواهد صبحی با نشاط داشته باشد غذای گرم را در شب بخورد.
یکی از بهترین روشهای تطهیر معدی روزهگیری است.
د- روزه: روزه بگیرید تا سالم بشوید. (حدیث)
مقدمه پاکی مغز و قلب انسان، پاکی معده است. (شرط شرکت در مراسم عرفانی ویژه، ترک چند روز غذای حیوانی است.) اگر حد پرخوری خیلی زیاد باشد نیاز به روزه کامل است: فقط با آب به مدت هفت روز. هفت روز درمان است، روز هشتم بیماری است. البته میتوان از آب و نمک یا شربت عسل شبانگاه نیز استفاده کرد.
۳- تطهیر خونی:
جسم در معرض آلودگیهای ممتد محیطی بوده است، آلودگیهای ممتد معدی هم افزوده شده، خون کثیف شده است. پرخوریهای ممتد و نابجا خوریهای زیاد موجب شده است که بالانس اخلاط در خون به هم بخورد و خون آلوده شود. صفرا- بلغم- دم- سودا.
رأس تطهیر خونی حجامت است. حجامت عام یا حجامت اندام.
بازوان قدرمند تطهیر خونی فصد است. (باز کردن رگ به منظور دفع اخلاط اضافی)
با باز کردن هر رگ خاصی، اندام خاصی تطهیر میشود.
سر انگشتان هنرمند تطهیر خونی، زالو اندازی است. (هیرودو تراپی، Hirudo Tropy)
Leech: اسم آقای دکتری که ۳۰ سال قبل روی زالو کار کرده است.
هرگاه یک اندام درگیر آلودگی خون شد، هیچ چیز در سیستم درمانی مثل زالو نمیتواند آن قسمت را باز کند. مثلاً اگر سودای بدن زیاد شود، در اندام انتهایی رسوب میکند و موجب ایجاد برگر میشود. در این حالت فقط با زالو میتوان کمک کرد وگرنه انگشت بایستی قطع شود.
۴- تطهیر جنسی:
مهر ورزیدن و محبت نیاز همه انسانهاست. پس همه انسانها طفل هستند.
تأمین نیاز جنسی (تطهیر جنسی) از مصافحه شروع میشود، دست همدیگر را فشردن و سپس هم آغوشی. ثابت شده است مادرانی که فرزندان خود را بغل کرده و شیر میدهند به مراتب فرزندان سالمتری دارند.
انسانها به تناسب مزاج ، سن ، جنس ، غذای غالب و موقعیت جغرافیایی محل زیست نیاز به تخلیه جنسی متفاوتی پیدا میکنند.
اگر این نیاز تأمین نشود، رفتار جنونآمیز و غیر متعارف بروز میدهد. (چه مرد و چه زن)
پس تطهیر جنس یک غذای ضروری است. (سلامت جسم و روان)
هرگاه تطهیر جنسی میسر نبود از تطهیر معدی و خونی کمک میگیرد. یعنی مثلاً با روزه گرفتن و حجامت کردن نیاز انسان به تطهیر جنسی کاهش مییابد.
۵- تطهیر روانی: انسان دو بعدی است از جهت استعداد میل به شر (از حیوانات پایینتر) و میل به خیر (از ملائکه بالاتر).
در هر دو بعد میتوان به حد عالی برسد.
روان انسان با رفتارهای مختلفی متمایل به شر درگیر میشود. ابزار آلایش روانی در کتاب عقل و جهل از اصول کافی مطرح شده است. ۷۵ ویژگی منفی و ۷۵ ویژگی مثبت داریم. از نظر طبی میگوییم منفیها سودا زا هستند. رئیس همه منفیها، خیانت و دروغ است. بدتر از همه دروغ است. هرکس تمامی خوبیها را داشته باشد ولی دروغ گوید و خیانت کند همه خوبیها را از بین برده است. اگر کسی تمامی بدیها را داشته باشد ولی دروغ نگوید و خیانت نکند انسان بسیار خوبی است. فلسفه ارسال کل پیامبران تبیین این دو حرف است:
۱- خیانت نکنید. (امانت) ۲) دروغ نگویید. (صداقت)
حدیث: نگاه نکنید به زیاد نماز خواندنشان- به زیاد روزه گرفتنشان- به زیاد حج رفتنشان- به زیاد نماز شب خواندنشان بلکه نگاه کنید به صداقت در گفتارشان و امانت در رفتارشان (رسول اکرم (ص).
مجموع رفتارها رسوبی دارد در روان انسان. تا احساسات منفی را کنار نزدی، روان درگیر است و خوراکی و دارو اثر ندارد.
اقدام مالیصدقه- خیرات. حتی وادار کردن (اردوگاه نیکوکاری- جمعیت نیکوکاران) فرد به کار خیر. (آماده کردن محیط زیست تطهیر روانی).
رمز تشخیص انسان دارای درگیری روانی شدید این است که نتواند گریه کند. هفتهای ۵ دقیقه گریه مفید است. خنده قاه قاه مستمر گرم اول و سرد آخر است: شادی بخش فوری ولی غمزای ممتد.
گریه سرد اول و گرم آخر است. شعر موافق روان رو زمزمه کنید. مطلبی رو بنویسید و پاره کنید. آواز بخوانید. حرف زدن. بعضی بیماران فقط نیاز به حرف زدن دارند و پزشکها باید فقط بشنوند. حضرت علی (ع) در چاه صحبت میکرد. (تخلیه روان)- خدا به پیامبر فرمود تو گوشی.
اگر روان بیش از حد درگیر شده باشد باید تمام سلولها تخلیه روانی شوند: حرکات موزون و رقص ورزش باستانی همراه با ذکر گفتن- حرکات موزون دراویش به نام سماء- رقصهای متنوع و… .
گریه جهتدار:
۱- اشک از شدت ضعف: شیون و زاریبطور کلی انسان را ضعیف میکند گرچه برای بعضی افراد خواب است.
۲- اشک شیعیان: اشک قوت بخش
۳- اشک خضر ع: قوت بخش جسم و روان- مردان گریان شب، شیران روزند.
اوج تطهیر روانی گریه جهتدار است.
بنابراین هنگام مواجه با یک بیمار ابتدا باید تصمیم بگیریم که کدام بعد از تطهیر را باید انجام دهیم و بیمار در کدامیک از این ۵ بعد درگیری بیشتری دارد.
جلسه سوم: مزاج شناسی
در طب سنتی مجموعه ساختار جسم و روان انسان و حیوان را برآیند اثر چهار خلط میپندارد. به عبارت دیگر برآیند اثر این ۴ خلط موجب ایجاد جسم و کنش روانی میشود.
صفرا دم بلغم سودا
برای حفظ سلامت بدن باید هر کدام به نسبت معین در بدن وجود داشته باشند. (بدن انسان) در مورد حیوانات یک، دو یا سه خلط شاکله جسم حیوان را تشکیل میدهد.
خلط عبارت است یک محلولی که قابلیت تغییر به شکلهای متفاوت را در بدن دارد:
از نرم و گرم و رقیق مثل خون گرفته تا عضلات، رگ و پی، استخوان، مو، ناخن و همه چیز.
مجموعه اندامهای گوناگون بدن انسان به نحوی برآیند اثر این اخلاط میباشد.
همچنان که برآیند اثر این اخلاط در انسان و یا حیوان یک شکل خاصی رو پدید میآورد، رفتار خاصی را هم پدید میآورد و کنش و واکنش خاص را هم از خود بروز میدهد.
مثال: میز از چوب ساخته شده است. کارایی خاصی دارد- عایق است- هدایت کننده رطوبت نیست- هدایت کننده گرما- سرما نیست ولی اگر ترکیب میز را به موارد پلاستیک تغییر دهیم صدای آن تغییر میکند و ویژگیهایش هم تغییر میکند. پس مجموعه رفتارهای انسانها و حیوانات تابع ترکیب اخلاط موجود در بدن آنها میباشد.
همچنان که ما انتظار نداریم که وقتی به یک تشک پنبهای (پشمی) ضربه میزنیم صدای چوب دهد و یا برعکس بنابراین نباید انتظار داشته باشیم وقتی با یک نفر سودآوی صحبت میکنیم از خودش واکنش نشان ندهد.
سودآوی از خودش دفاع میکند. دموی به خودش جذب میکند.
ملوسی گربه- بویایی سگ- شنوایی سگ بخاطر اخلاط است. شدت شنوایی و عقل مورچه ناشی از خلط اوست. علاقه عقرب به گزندگی ناشی از خلط اوست. (تبلور صفراست).
ارتباط عمیق روانشناسی با مواد جسمانی
وقتی گرمی در بدن به اوج برسد، صفرا بالا رود ممکن است یک حرفی بزند که بسیار سوزاننده باشد. وقتی سردی در بدن زیاد شود، بلغم (////////) بسیار بیتفاوت شود.
جامعه شناسی- نظام خانوادگی- مدیریت سازماندهی- نظام درمان و بهداشت.
مثلاً در خانواده:
یک زن سرد مزاج و یک شوهر سرد مزاج: یک خانواده آرام و ملایم و بدون ریسک را تشکیل میدهند که همه رفتارهای اینها با فامیل حساب شده و دقیق میباشد. حساب حساب. اگه آنها برای ما یک گل رز آوردند ما هم یک گل رز میبریم.
یک شوهر گرم مزاج و یک زن سرد مزاج: از بیرون به شوهر خود نگاه میکند و به آن میبالد و پیش فامیل تعریف میکند که اینکار رو کرده است و آنکتر رو کرده است در حالی که خودش نشسته و فکر میکند نکنه اینکار نشه و… چون سرده و ترسو شده. و وقتی دست در دست مردش میدهد از گرمای مرد انرژی میگیرد و به آرامش میرسد. زن سرد تبعیتگری محضی دارد ولی تلافی جسارت و ناحسابگری مرد دموی را در میآورد.
اگر زن و شوهر هر دو صفراوی باشند: تا وقتی که در حالت آرام هستند که مشکلی نیست ولی اگر هر دو به اوج گرمی برسند هرچی کاسه و کوزه هست میرود روی هوا ولی چند دقیقه، تحمل قهر همدیگر را ندارند چون صفرا فوری فروکش میکند و سریع به ضد آن برمیگردد یعنی به سردی تبدیل میشود. پس نیاز به گرمی پیدا میکند. پس هر که سردی بیشتر داشته باشد قدم جلو میگذارد برای آشتی. (آشتی گرم است). عاشقان تاریخ همه دموی مزاجها بودند. هم زن هم مرد. هرچه شدت دم بیشتر، حرکات عاشقانه، جسورانه و خلاف عرف آن زمان بیشتر میباشد. هرچقدر دم بیشتر باشد توان عرف شکنی یا هنجارشکنی بیشتر است. هرچقدر سردتر قانون گراتر و مبادی آدابتر.
در جوامع اروپایی که بسیار سرد هستند، بسیار قانون مدارند. مبادی آداب هستند. ظاهر مرتب و ////////// میپوشن. شرط داشتن یک زندگی خوب این است که گرمی مرد از زن بیشتر باشد. اگر گرمی زن بیشتر باشد زن میشود حاکم. این زنها در خانواده مرجع مراجعه همه میشوند. حتی اگر هم بیسواد باشد باز فرقی نمیکند. همه افراد تحصیل کرده فامیل باز به او مراجعه میکنند. این یعنی واکنش طبیعی مزاج.
پس با دانستن و رعایت کردن اصول مزاج شناسی در مقوله انتخاب همسر میتوان تأثیر زیادی روی نظام خانوادگی جامعه ایجاد کرد. در حال حاضر فقط جسم آدمها کنار هم قرار میگیرد نه رفتار آنها. (دلیل اصلی طلاقهای زود هنگام).
حال خانوادهها تشکیل محلات را میدهند. لذا هرچه خانوادههای گرمتر بیشتر باشند لذا محلهها هم گرمتر میشوند. بطوری که هر غریبهای این را حس میکند که همه صمیمی و خون گرم هستند، تحویل میگیرند.
و اگر برعکس ترکیب محله سرد باشد، اصلاً محل نمیدهند. اگر جنازهای افتاده باشد دست به آن نمیزنند که ممکن است من مقصر شوم.
بررسی شده که کسانی که افراد تصادف کرده یا دچار مشکلات اساسی را در جامعه جمعوجور میکنند مزاجشان گرم است.
یک آدم لب کلفت- چهره گلگون- موهای پف کرده- سینه ستبر- شانه درشت- رگ برجسته. جمعیت غالبی از سود مزاجان اگر کشوری را تشکیل دهند این کشورها هیچ وقت در معرض تحولات اساسی نیستند. همیشه دنبال معادلات سیاسی آرام هستند و همه مشکلاتشان را با مزاکرات حل میکنند و سیستم جاسوسی و اطلاعات خود را تقویت میکنند نه سیستم نظامی و حمله خود را.
زیرآبی رفتن بیشتر است. کارهای پیچ و ماپیچ- در درون ارتش سرویسهای اطلاعاتی تودرتو درست میکنند. مثلاً افسران ss در درون افسران ss. (جوامع غربی)
جوامعی که غالباً گرم هستند مستعد تحولات اساسی ۱۸۰ درجه ضد و نقیض هستند. (جوامع شرقی) این جوامع همیشه دست خوش تحولات واژگون کننده نظام اجتماعی هستند.
هنرمند کسی است که نبض دقیق اجتماعی را در دست بگیرد.
کاربرد تغذیه: جمعیت گرم و جمعیت سرد.
برای تعادل در نظام زیست سردها باید غذای گرم بخورند و گرمها باید غذای سرد بخورند. هرگاه این تغذیه نابجا شود، بیماری پدید میآید. (ناکارآمدی و ضعف)
انسانها غذای مناسب خودشان را باید بشناسند و اگر نظام تغذیه بر مبنای این اصول طراحی نشود شرایط بسیار بدی پدید میآید که هم اکنون در جامعه وجود دارد. سیستم امروز چون این موضوع را نمیدانند برای غذاها و برای داروها عوارض جانبی تعریف کردهاند.
بطور مثال خیار یک غذاست که اگر یک انسان سرد بخورد ممکن است دل درد بگیرد و اگر یک آدم گرم ۱۰ تا بخورد اتفاقی نمیافتد. ما نمیتوانیم برای خیار عوارض جانبی تعیین کنیم.
یک زن باهوش به شوهر صفراوی خودش شربت آبلیمو میدهد، کیوی میدهد و اگر نداشته به او شربت زعفران بدهد خوب معلومه عصبانی میشود.
کاربرد در بهداشت و درمان:
برآیند اثر این ۴ خلط باید به تعادل در بدن برسد. هرگاه تعادل اخلاط در بدن پدید آید یعنی سلامت. حفظ این تعادل یعنی بهداشت. ایجاد تعادل یعنی درمان.
امروز اگر کسی بخواهد در تمامی موارد گوناگون بدن انسان تخصص بگیرد باید ۱۰۴ سال وقت بگذارد. ولی با دانستن علم مزاجشناسی فقط در مدت ۱۰۰ ساعت به همه آن امور مسلط خواهد شد.
کاربرد در مدیریت: هر انسانی به تبع اخلاط درونش کاراییهای مثبت یا منفی از خود دارد. یا کلان بینی دارد یا ریزبینی دارد- یا استعداد تبعیت دارد یا استعداد فرماندهی دارد.
انسان دموی چه بخواهد و چه نخواهد کنش مدیریتی و کلان بینی از خود بروز میدهد.
انسان سوداوی ریزبین هست. حساس هست. دقیق هست. دقت در ریزبینی موجب میشود ارتباط کلان موضوعات را فراموش کند. (نمیتوان از یک سوداوی در رأس مدیریت یک جامعه استفاده کرد.) زیرا تمام امکانات را خرج ریزبینیها و بدبینیها میکند و از آینده کلان جامعه غافل میشود.
اگر صفراویها را مدیر کنیم پر انرژی هستند ولی نه همیشه. صفرا که پایین آید دیگر هیچ کاری نمیکنند. دمویها به تنهایی حرکات کلان و درشت انجام میدهند. کارها را پیش میبرند- اگر مشاوران بلغمی داشته باشند هیچ چیز را فراموش نمیکنند ولی اگر مشاوران بلغمی نداشته باشند یا پیروزمندانه پیش میروند و یا پیروزمندانه شکست میخورند.
رهبران موفق جهانریال رهبران دموی بودهاند و بلغمیها هیچگاه به سطح رهبری نرسیدهاند.
اطلاعات فنی دقیق هم موجب گرمی آدمهای سرد نمیشود. مثل یک موتور قوی روی یک ماشین دو سیلندره.
پس مزاج شناسی در تمامی ابعاد جامعه ضرورت دارد.
حوزه نظام زیست:
ما نمیتوانیم موضوع انسان را مورد بحث قرار دهیم و از ارتباطات او با ظرف هستنی غافل شویم.
ضرورت شناخت ارکان:
اُشطُقُش: اساس، پایه، ستون.
یکی از دلایل ناکارآمدی طب جدید این است که ارتباط انسان را با ارکان هستی تعریف نکرده است. انسان را مجزا از نظام هستی فرض کرده است.
ارکان هستی بستر نظام زیست
انسان برآیند اثر چهار خلط است. این چهار خلط هم از چهار عنصر پدید آمدهاند.
ارکان مادی نظام خلقت (دارای بعد، حجم، وزن):
صفرا از آتش، دم از هوا، بلغم از آب، سودا از خاک
هر آنچه در این بستر روئیده شود دارای همین ویژگی چهارگانه هست.
خود بستر هم دارای این ویژگی چهارگانه است. (آب با طبع گرم- سرد و…)
حیوانات هم دارای این ویژگی چهارگانه است.
پس ما با شناخت ارکان، همسانی و همگونی نظام تن و روان انسان را با نظام هستی بررسی میکنیم. هرچه شناخت ما دقیقتر باشد زندگی ما همگنتر و هماهنگتر خواهد بود و هرچه هماهنگتر باشد سادهتر است.
طراح اول صنعت، طرحش همگن با نظام زیست نبوده است.
جلسه چهارم
تبلور عالی حرارت در خورشید را آتش مینامیم. جایگاه آتش بالاست. انرژی (حرارت) بالا رونده است. چه انرژی فیزیکی و چه انرژی معنوی- انرژی معنوی هم بالا رونده و هم بالا برنده است- هرچه انسان دست بیشتری به معنویات پیدا کند، نسبت به مادیات بیتفاوتتر میشود. پس تواناییهای گرم اعم از مادی و معنوی بالا برندهاند. برای هر یک از این عناصر ۵ ویژگی تعریف میکنیم:
۱- موقعیت آن عنصر
۲) ویژگی آن
۳) نفوذ آن در سایر عناصر
۴) کارایی آن
۵- انعطافپذیری آن
آتش یا انرژی یا حرارت:
جایگاه آن که بالاست- در همهی عناصر نفوذ پیدا میکند.
اولین مخلوقات خداوند یک زوج بود. زوج گرمی و سردی. (سند قرآنی دارد)، از گرمیها عالم بالا را آفرید و از سردیها عالم پایین و سفلا را آفرید. هم بالانشینهای فیزیکی گرم هستند و هم بالانشینهای معنوی سیارات گرم بالاتر و دورترند و مخلوقات گرم هم بالاترند. ملائک، اجنه بالاتر هستند.
ابلیس علّت سجده نکردن خود را آتش بودن خود بیان کرد در مقابل انسان که از خاک بود. (استدلال گرمی کرد). جنس جن از آتش است و لذا آنی از گوشهای از دنیا به گوشهای دیگر میرود. (حضرت سلیمان از معاون جن خود خواست که آیا تو تحت بلقیس را میآوری اینجا در پاسخ گفت بله من آنرا میآورم قبل از اینکه از جای خود بلند شوی. (سرعت حرکت، سرعت نور).
آن معاون انسانی که از علم بهرهای داشت (عاصف ابن برخیا) گفت میآورم قبل از اینکه چشم به هم بزنی. (شتاب حرکت علم از جنس ماده بیشتر است.)
مخلوقات آسمانی را از آتش یا گرمی آفرید و مخلوقات زمینی را از سردی آفرید. ویژگی آتش گرم و خشک بود. از برآیند اثر گرمی و سردی دو عنصر دیگر پدید میآید:
اگر گرمی به سردی اضافه شود ابتدا تری به آن میدهد. (سرد وتر) و اگر ادامه یابد خشک میکند (سرد و خشک) اگر سردی به گرمی اضافه شود ابتدا بخشی از گرمی را سردی میگیرد و خشک میشود. (گرم و خشک) باز در ادامه سردی به گرمی اضافه میشود و رطوبت به آن میدهد. (گرم وتر).
(باید با این مقوله بازی فکری زیادی شود.)
مصداق گرم و خشکخورشید
مصداق گرم وتر هوا
مصداق سرد وتر آب
مصداق سرد و خشک خاک
در طب سنتی مجموعه اشیاء هم نسخ را عنصر میگویند. در طب کلاسیک شیء غیر قابل تجزیه را عنصر میگویند. از دل این چهار عنصر اصلی، جدول مندلیف در آمده است.
آتش در بالاست و در همهی عناصر نفوذ میکند و به تناسب میزان نفوذش، کیفیت سه عنصر دیگر را تغییر میدهد. در هر کدام از سه عنصر دیگر بجز آتش اگر بخواهیم حیات پدید بیاوریم نیاز به آتش داریم. آتش عامل حیات است. شتاب حرکت آن از شتاب حرکت بقیه عناصر بیشتر است و به تناسب میزان حرارت، میزان نفوذش بیشتر است. هرچه حرارت بیشتر، نفوذ سریعتر، سرعت حرکت بیشتر. آتش میتوان در تمامی سه عنصر دیگر انعطاف پدید بیاورد.
مثال:
۱- آب را یک انسان فرض کنید (بلغمی مزاج). هرچه به او حرارت دهید، صمیمیت داشته باشید، محبت کنید، بالا میآید ولی به محض قطع حرارت سقوط میکند به پائین.
خاک: خاک رس، الماس،… . آتش در همه آنها تغییر ایجاد میکند. با آتش میتوان آهن را خم کرد. سنگ را میتوان ذوب کرد.
۲- خاک را یک انسان فرض کنید (سوداوی مزاج). لختگیر و غیر قابل انعطاف است. زود تابع نمیشود. اگر بخواهی تابعش کنید با گرمی میشود. هرچه گرمی بیشتر، شتاب انعطافش بیشتر. اگر چیزی از او میخواهید ابتدا با یک گل یا کادو گرمش کنید بعد از او بخواهید.
عامل حیات آتش است. در غار علی صدر، آب و هوا و خاک هستند ولی هیچ گیاهی وجود ندارد. زیرا آتش وجود ندارد. در اعماق زیاد اقیانوس حیات وجود دارد چون آتش به آن میتابد. شکل کریستالهای آب بسیار تعیین کننده است در انتقال حرارت و گرما. هرچه کریستالها پیوستگی بیشتر داشته باشد حرارت بیشتری منتقل میشود. پس گیاهان زیباتری میروید.
بنابراین زمینه رویش گیاهان گوناگون در موقعیتهای جغرافیایی مختلف تابع ترکیب آب غالب آنجا است. که زمینه جذب حرارت را پدید آورده است یا خیر.
هوا: معادل هوا در طب اسلامی باد است. باد از هوا تعریف کاملتری دارد. زیرا باد هم توان جابجایی دارد و هم توان استنشاق.
جایگاه هوا در مرتبه دوم پس از آتش است. موقعیت آن در همهجا هستند و بیشترین حجم را در نظام هستی اشغال میکند. انعطاف هوا و گرمی و تری آن تابع همسایه بالایی (آتش) و همسایه پایینی (آب) خود میباشد. اگر هوا روی آب بیشتری باشد رطوبت بیشتری دارد و اگر در معرض حرارت بیشتری باشد گرمای بیشتری دارد. هوا عریان است. در دل خود نمیتواند چیزی را پنهان نگهدارد. یک انسان دموی نمیتواند انسان سر نگهداری باشد. ناخودآگاه همه چیز را ابزار میکند. هم یک ذره خاک را در دل خود آشکار میکند و هم اگر طوفان شود و اشیاء بالا رود کاملاً مشخص است. تمام قدرت منوی آن بیسروصداست.
یک آدم دموی آرام نشسته و نگاه میکند ولی در درونش طوفانی وجود دارد. ظاهری آرام با استعداد طوفانی زایی. هوا را گرم بخواهیم در آب نفوذ دهیم به کمک حرارت میتوانیم. هوا خیلی راحت وارد خاک نمیشود. لذا انسانهای دموی خیلی با سوادآویها کنار نمیآیند و از رویش رد میشوند. (بدون توجه). چون اخلاق ضد دارند: خاک خودگراست و یکجایی ولی هوا همه جایی و عریان. خاک پنهان کننده است ولی هوا آشکار کننده است.
باهم درگیر هم نمیشوند. از کنار هم رد میشوند. کارایی هوا حضور رساندن حرارت و رطوبت همزمان به همه هستی هوا بالی است که یک طرف حرارت و یک طرف رطوبت است. زمانی که حرارت خورشید مطلق نیست حرارت در دل خودش دارد و زمانی که رطوبت مطلق آب نیست باز رطوبت هم دارد.
آب:
در درجه سوم بیشترین حجم نظام هستی را اشغال کرده است. کره زمین آب است. بدن انسان آب است. این توازن بدن انسان از طرح کلان تا ریز آن وجود دارد.
حرارت حتماً بالاست. معادل آتش صفراست که در بدن انسان بالاست. (صفرا اندام فوقانی را اشغال میکند.) هوا در تمامی کرده زمین میچرخد. معادل آن خون (دم) است که در تمامی بدن میچرخد.
آب در هستی حجم زیادی را اشغال کرده. معادل آن بلغم است که در تمامی بدن حضور دارد. (بلغم اندام تحنانی را اشغال میکند.) زردی بچه که از غلبه گرمی و صفرا میباشد در چشم و پیشانی بروز میکند. ویژگی آب سرد وتر است. حرکت آب رو به عقب است. رو به گذشته است. رو به جلو نیست. آب گذشته نگر است. سنگین است. آب نفوذی آرام در خاک دارد. آب سرازیری میرود (یعنی رو به عقب). سر بالایی نمیرود. (رو به جلو) یک نفر بلغمی همیشه خاطرات گذشته را به یاد میآورد و آینده نگر نیست. منفی بافی در سردی است. تمام حرکات منفی- گذشته نگری- ریزبینی آرام در آب است. اگر بخواهیم آب را به طرف بالا حرکت بدهیم باید آنرا گرم کنیم. هرچه آب بیشتر گرم شود میل به حرکت رو به بالا بیشتر میشود. هرچه انسان بلغمی گرمتر شد مثبت اندیشتر میشود. آینده نگرتر میشود. امید به آینده بیشتر میشود.
ولی این حرارت بایستی مداوم باشد. به محض قطع حرارت سقوط میکند. همچنان که وقتی هوا سرد شود هوای شرجی بارانی میشود. با سردی کمتر شبنم میشود.
سند گرم است و رطوبت در هوا معلق است. هنگام شب سرد میشود و رطوبت سقوط کرد و روی برگ گل مینشیند. (شبنم).
انسان بلغمی را باید همیشه گرم نگه دارید. با غذای گرم- محیط گرم- لباس گرم- کلمات گرم.
هرگاه سردی در آب اضافه شود آب منبسط پیوسته میشود. حجم آن افزایش مییابد. از این جهت انسانهای سرد هرچه سردی آنها بیشتر شود، چاقتر میشوند. (سردی چاق کننده است.)
اگر به آب حرارت دهیم منبسط منقطع میشود. واکنش سریع در آب است. حمله یک موج با برخورد به یک صخره فوراً برمیگردد. استعداد حمله در بلغمیها به شدت وجود دارد و بستگی دارد که در مقابل آن بایستی یا نه. اگر ترسیدی حاکم میشود ولی اگر ایستادی با همان سرعت برمیگردد. آب انعطافپذیر شدید است. زود رنج است. آسیبپذیر آن بیشتر. مثال یک ریگ کوچک در داخل حوض میافتد و ایجاد یک موج نازک سرتاسری میکند. پس یک آدم بلغمی سرد اشارهها رو میفهمد و اثر میپذیرد. (در صورتی که هوا اصلاً برایش مهم نیست. نمیفهمی به دل گرفته یا نه.)
حال اگر این آب حساس یخ بزند دیگر هیچ واکنش نشان نمیدهد.
انسانهای افسرده شدید که به گوشهای خیره میشوند در اوج سردی هستند. باید بسیار گرم شوند تا واکنش نشان دهند. ابتدا واکنش منفی بروز میدهد. گرما را ادامه میدهیم تبدیل به واکنش مثبت میشود. این انسداد را سکته سرد میگوییم. اگر در دست باشد، دست سِر میشود. در سَر باشد، گیج و بنک است: در قلب باشد، از کار میافتد. در هر کجا باشد حس قطع میشود و بی دردی میآید. لذا افراد پر حرکت و بیش فعال رو داروهای سرد میدهند. اگر سردی در مغز باشد، نفهمی میآید.
خاک: ویژگی خاک ایستایی – ماندگاری- استحکام است. همه عناصر دیگر متکی به خاک هستند. اعطافناپذیر- باید به کمک آب و آتش انعطاف ایجاد کنیم. برای ایجاد تغییر موضوع در یک انسان سودآوی بایستی صبر و آرامش و نفوذ آب را داشته باشیم و مستمراً گرمای زیادی به او بدهیم.
گرمای شدید فوری و آب فراوان فوری به خاک شکنندگی میدهد. شکنندگی دردآور است. پس محلول کردن سودا زمان بر است. یکدفعه نبایستی سودا را جابجا کرد. باید مقداری آب رویش بریزیم همراه با حرارت تا آرام آرام نرم شود و محلول شود. (با کمک دموی و با کمک بلغمی). خاک خود گراست. هرچه از آن بگیری بلافاصله آن را میخواهد. از دیگر ویژگیهای خاک امانتداری است. سودا در بدن بعضیها آنقدر زیاد میشود که نه تنها خودش چیزی را نمیبخشد بلکه اگر شما هم ببخشی ناراحت میشود. از نظر طب اسلامی تمام این عناصر درک معنوی و فهم معنوی دارند. (قرآن میگوید)
خداوند با آتش صحبت کرد که ای آتش ابراهیم را نسوزان. پس استعداد فهم معنوی در عنصر آتش خلق شده است. الان هم از این موارد وجود دارد: هندیهای شیعه روز عاشورا میروند روی آتش و نمیسوزند. هوا هم فهم معنوی دارد. آب هم توان درک معنوی دارد: (آب نیسان شفاء بیماری است)
خاک هم فهم معنوی دارد: (خاک تربت امام حسین (ع) شفا دهنده است) برخی از قطعات خاک فهیمترند مثل عقیق- فیروزه، جذب معنویت میکنند. از فضا میگیرند و به تن میدهند. (کریستال درمانی)
پس رکن پنجم وجود دارد در نظام هستی بنام رکن معنوی.
از نظر مرتبه درک در مرتبه پنجم هست. نه از نظر ترتیب خلقت.
رکن معنوی در چهار رکن دیگر حضور پیدا میکند و ویژگیهای آنها را منعطف میکند.
توان درک مثبت و منفی عناصر چهارگانه نظام هستی را رکن پنجم مینامیم.
درختی در قزوین، ظهر عاشورا اشک خون میریزد. (روستای زرآباد)
ضریح اطراف امام رضا به لحاظ تماس مستمر یک ویژگی دیگری پیدا میکند و با سایر فلزات متفاوت میشود.
خداوند هنگام خلق انسان مأموری میفرستد به زمین و از سراسر زمین از قسمتهای مختلف مشتی خاک بر میدارد. با هم مخلوط میکند. ۴۰ روز در معرض بارندگی قرار میدهد و مدّت نامعلوم در معرض آفتاب قرار میدهد و طبیعی است که در این فاصله هوا هم میخورد. از این یک مجسمه مادی درآمد بنام آدم
به این مجسمه ساخته شده از آب و خاک و آتش و هوا، روح الهی دمیده شد. انسان با پنج عنصر برانگیخته شد. پس انسان یک موجود ۲ بعدی شد: بعد مادی- بعد معنوی.
لذا حفظ سلامت انسان از دو طریق ممکن است. یعنی باید به هر دو بعد توجه شود. باید در هر دو بعد تعادل حفظ شود. (اختلاف نظر ما با طب کلاسیک در مورد خلقت انسان پس اختلاف نظر در بعد بیماری پس اختلاف نظر در بعد درمان داریم.)
جلسه پنجم:
فیلسوفان و عارفان معتقدند انسان جهان و جهان انسان است. انسان تبلور و خلاصه کل جهان است لذا برای شناخت انسان ابتدا باید کل جهان را بشناسیم. پس ارکان را به عنوان ستونهای اصلی نظام طبیعت مطرح کردیم. رها کن: آتش، هوا، آب، خاک. بستر نظام هستی مادی
رکن پنجم معنوی است که در بقیه وجود دارد.
ارکان مادی: ظاهر هر چیز مادی است. باطن هر چیز معنوی
ارکان معنوی
اولین مخلوقات روی زمین گیاهان هستند، سپس حیوانات، سپس انسان.
چگونگی شکلگیری گیاهان:
یک بستر زمینی که بندر در آن پاشیده میشود. بعد آب، هوا و پرتو نور خورشید.
ما فکر میکنیم که بیشتر از هر چیزی از زمین بهره میگیریم ولی این طور نیست. ما بیشتر از آسمان بهره میگیریم. (فقط کف پای ما روی زمین است.) پرتو آسمانی یک پرتو واضح و مشخص خورشید است و مابقی پرتو اقمار آسمانی و ستارگان هستند. هرکدام از قمرها پرتو ویژهای دارند. نور خاصی که برآمده از فلز خاصی است را به ما میتابانند. این تابش اثر ویژه فیزیکی روی بدن انسان میگذارد و این اثر حالت خاصی را در بدن پدید میآورد. پس رفتار خاصی از ما بروز میکند. این موضوع یک رشته علمی است: که به دو بخش تقسیم شده است. ۱- علم نجوم که فقط به توصیف جایگاه ستارگان میپردازد. ۲- به توصیف ویژگی پرتو ستارگان میپردازد. (علم کهانت)
برآیند اثر مثبت یک یا مجموعه ستارگان، ماه و خورشید بر بدن انسان را در زمان و ساعتی خاص را ساعت سعد میگویند. (یعنی مبارک، مسعود)
(مرحوم شهید بهشتی: علم را در قالب کلمات سخت و قلمبه و سلمبه بیان کردهاند که کسی از آن سر در نیاورد.) برآیند اثر منفی ستارگان: ماه و خورشید بر بدن انسان در ساعت و زمان خاص را ساعت نحس میگویند. گوزنها هفدهم ماه مهر جفتگیری میکنند. این جفتگیری اگر در هفدهم مرداد باشد، زمان زایمان بهمن و اسفند میشود. در اوج سرما و بچه میمیرد ولی در مهرماه، فروردین بچه به دنیا میآید. که غذای بسیار مناسب دارد. اگر باروری دیرتر باشد علفها ضخیم میشود و تغذیه آن سخت میشود.
مثال نمونه انسانی:
پدر بوعلی سیا مهمانی داشت که اهل نجوم بود و به او گفت این دو ستاره قرار است امشب به هم نزدیک شوند، من مدتها منتظرم که این لحاظ فرا رسد و یک کار خاص انجام دهم. لطفاً مرا در این ساعت بیدار کن. پدر ابن سینا در آن شب با همه خود همبستر شد. حاصل این هم بستهی شد نابغه دهی. (ابن سینا).
بنابراین همهی شکلگیریهای هسته اولیه تولد اعم از کاشت بندر- نطفه حیران و نطفه انسان اگر تابع مشت پرتوهای آسمانی باشد نتیجه بهتری دارد و اگر در ساعت نحس باشد نتیجه نامطلوبی دارد. نکته مهم دیگر حالت معنوی میباشد: کاشت بندر با چه حالتی انجام میشود. (بسم ا… میگوئیم- حال خوش داریم-….)
(میگویند فلانی تخمم بی بسم ا… است)
پس یک پرتو طبیعی داریم و یک پرتو معنوی داریم.
گفته میشود نسل پر برکت خرمای عراق که در صادرات حرف اول را میزند، بندر کاشته شده توسط حضرت علی است. (ای مردم کوفه زمانی من شما را ترک میکنم که هزار هزار درخت نخل خرما کاشتهام.) بندر طبع زمین را به طبع خودش برمیگرداند. (قاعده اولیه) توضیح: اگر صد نوع بندر را در یک زمین بکاریم، صد نوع محصول میروید.
(قاعده ثانویه) اگر بندری را در موقعیت جغرافیایی گرم بکاریم، محصولی گرم میدهد ولی همین بندر را در موقعیت جغرافیایی سرد بکاریم، محصولی سرد میدهد. (یعنی مزاجش تابع زمین است.)
مثلاً فلفل در ورامین (خشک و گرم) بسیار تند است. همین بندر را در همدان (سرد) میکاریم قندی آن کمتر است. اگر در رشت (مرطوب) بکاریم شیرین میشود.
کاهوی شمال برگ نازک و روشن دارد. در قم برگ کلفت و تیره دارد. خیار در زمین طبیعی و با کود طبیعی گل، بوی مست کنندهای دارد ولی همین خیار در زمین با کود شیمیایی، گل، بدون بو است. (یا در گلخانه). بنابراین مزاج خیار گلخانهای بسیار سردتر از بوتهای است.
بنابراین تأثیر موقعیت جغرافیایی شامل اثرات خاک، ترکیب خود خاک- برآیند اثر پرتو خورشید- پرتو ستارگان اثر هوا- مزه و ترکیبات قالب آب آن منطقه میباشد. که در آنجا محصول ویژهای بدست میآید.
مزاج موقعیت جغرافیایی.
قوانین کل:
مجموعه میوههای تلخ گرمند- مجموعه شوریها گرمند- مجموعه شیرینیها گرمند- مجموعه گس مزهها مثل خیار سردند- بجز کافور که تلخ است ولی سرد است. مجموعه تندیها گرمند.
مجموعه ترش مزهها سردند-
قوانین زیر مجموعه:
عسل بهاره با عسل زمستانه فرق دارد. گرمی آنها درجات دارد.
شوری نمک درجات دارد.
مراتب گرمی و سردی
پس هر گیاهی دارای یک مزاج منطقهای و یک مزاج ذاتی است.
مثلاً مزاج کاهو سرد است ولی بسته به موقعیت جغرافیایی کشت دارای مراتب و درجات سردی مختلف میباشد.
خلقت دوم. خلقت حیوان است. (حشرات و خزندگان و چرخندگان و…)
در زمان حضرت نوع (ع) وقتی کل زمین را آب فرا گرفت حضرت فرعی یک حقیقت از هر حیوانی را در کشتی گذاشت تا نسل آنها منقوض نشود و یک بازسازی اتفاق افتاد.
حیوانات یک مزاج اولیه دارند و یک مزاج منطقهای پیدا میکنند.
مثلاً مزاج ماره گرم است ولی یک مار جعفری که در کرمان است اگر منتقل شود به گیلان دیگر آن زهر کاری را ندارد . ولی اگر در گرمان بگذرد محکوم به مرگ است. (بخاطر تابش آفتاب سوزان و تغذیه غذاهای گرم.)
یک گوشفند که در ارتفاعات سهند و سبلان تغذیه کند و در مقایسه با یک گوسفند محکوم به استبل، مزههای کاملاً متفاوتی دارند.
شیر گاو زرد بگیرد. مزاج گاو زرد و سیاه و ابلغ (نامرغوب) متفاوت است.
ولیل زیاد شدن موهای زائد خانمها در جامعه امروز، هورمونهای تزریقی به مرغهاست.
هر حیوانی را که ما بخوریم اخلاق آن حیوان به ما منتقل میشود. مثلاً مرغ اگر زیاد بخوریم ریزبین میشویم. (مرغ محلی) _جستجوگریهای بیهوده را اخلاق مرغانه میگویند.) در روایت داریم مانند خروس باشید. (غیر تمنداست- نماز به موقع میخواند- عیال درست است).
خوک بر خلاف همه حیوانات زوجهای متعدد میپذیرد. مصرف گوشت خوک غیرت و همیت انسانی را از بین میبرد. هر رفتاری تابع طبیعی غذای انسان است.
خلقت سوم. خلقت انسان است.
حکما میگویند، استعاله گیاهان و مواد معدنی در بدن حیوان اتفاق میافتد و حیوانات واسطه بهرهمندی ما از طبیعت هستند. پس اگر از حیوانات عالمانه استفاده کنیم از طبیعت فراگیر استفاده کردهایم.
مثال: گنجشک دانهها را در طبیعت گزینش میکند و میخورد و بهترین آنها را میخورد. با گنجشکی که در قفس هست و به او دانه داره میشود بسیار متفاوت است.
پس تفاوت یک گوشت طبیعی با غیر طبیعی بسیار زیاد است.
شروع جلسه ششم.
خداوند حضرت میکائیل (ع) را فرستاد تا از هر گوشهای از زمین مقداری خاک برداشت به هم در آمیخت، مجسمه ساخت به شکل حضرت آدم (ع) بعد ۴۵ روز در معرض بارندگی باران قرار داد و مدتی که نمیدانیم در معرض هوا قرار داد.
علّت اینکه از اقسا نقاط کره زمین خاک برداشت این بود که باید مجموعهای از تمام مزاجها را میداشت تا بتواند در کل کره زمین زندگی کند. (بعد مادی)
و به او از روح الهی افزود. (بعد معنوی)
انسان برتر از مجموعه مخلوقات چرا؟ زیرا بقیه مخلوقات آسمانی تک عنصری هستند. ملائکه از آتش جن از آتش مخلوقات زمینی گیاهان و حیوانات یک مزاج یا دو مزاج یا سه مزاج هستند.
مثلاً مورچه فقط تبلور سود است. زنبور فقط تبلور صفراست. شیر فقط تبلور دم است.
انسان از نظر طبیعی دارای چهار مزاج است و بنابراین برتری طبیعی دارد. از نظر معنوی هم از روح الهی دمیده شد. پس از نظر معنوی هم برتر است.
سپس از بدن آدم (خلق اول) مخلوقی خلق کرد که شد حضرت حوا. حضرت آدم یک شخصیت کامل معتدل بود حضرت حوا از سردی آدم گرفته شد. لذا انسان معتدل میشود (جفت- زوج). مؤنث شد سرد و مذکر شد گرم. لذا مزاج جنس مشخص شد. در طب اعداد نسبی هستند. یعنی همه مردان گرم مطلق نیستند و همه زنان هم سرد مطلق نیستند.
از برآیند اثر نطفه زن و مرد، بچه پدید میآید.
(حافظ: پدرم روضه رضوان به دو گندم بفروخت، ناخلف باشم اگر من به جوی نفروشم.)
چگونگی شکلگیری نطفه در بدن مادر مانند چگونگی شکلگیری بذر در زمین است.
بذر زمین را به طبع خود بر میگرداند. اگر بندر گرم باشد در هر زمینی محصول گرم میدهد. (نکته: موقعیت جغرافیایی فقط در درجات آن مؤثر است.) اگر بذر سرد باشد، در هر زمینی محصول سرد میدهد. (درجات سردی آن تابع جغرافیاست). نطفه گرم فرزند مذکر میشود و نطفه سرد فرزند مؤنث میشود.
از نظر دیگر بذر مزاج زمین را نیز به مزاج خود برمیگرداند. در بدن مادر زمین کشتزار همان رحم است. لذا رحم به مزاج طفل برمیگردد.
مثلاً مادر تا دیروز ترشی برد دوست داشته (چون گرم مزاج بوده است) از زمانی که بارور شده شیرینی گزینه دوست دارد. (چون بچه دختر است و دختر سرد است). و برعکس.
چهره هم متأثر میشود. یک زن لاغر و باریک اندام به محض باردار شدن پف میکند چرا؟ چون محلش مؤنث است بوده است. گاهی به ندرت تشخیص آن سخت است (زیرا گرمی و سردی نسبی است و ما دختر گرم و پسر سرد هم داریم). ممکن است در مزاج ظاهر اشتباه کنیم ولی نبض اشتباه نمیکند. نبض گرم تند و نبض کند.
مثلاً اگر هم پدر و هم مادر گرم باشند، رحم مادر گرم است ولی ممکن است بچه یک دختری میشود که او هم گرم است. (نادر) پس مزاج حامل به مزاج حمل برمیگردد.
ممکن است تن مادر گرم باشد ولی مزاج رحم سرد باشد و ممکن است مزاج مادر سرد باشد ولی مزاج رحم گرم باشد. در اینجا باید مزاج اندام رو بررسی کنیم.
ممکن است مزاج رحم آنقدر گرم باشد که نطفه را بسوزاند ناباروری.
ممکن است مزاج رحم آنقدر گرم باشد که نطفه را منجمد کند ناباروری.
مطلوبترین مزاج رحم، مزاج معتدل رحم است (هم دخترزا و هم پسرزا). اگر نطفه مقداری گرم شود مذکر میشود و اگر مقداری سرد شود مؤنث میشود.
حال طفل متولد شد:
بچهای با چهرهای روشن- پوست نازک- لطیف با موهای نازک و کرکی روشن- پف آلو طفل سرد
بچهای با وزن کم- موی مشکی- بلند- ابروی مشکی و پر و کاملاً به همه چیز واکنش میدهد طفل گرم
هرچه گرمی زیادتر خواب کمتر و هرچه سردی و رطوبت بیشتر خواب بیشتر است.
در طفل دو عامل بارز وجود دارد: گرمی و رطوبت
گرمی عامل حرکت است و رطوبت عامل رشد است. هرچه جلو برویم:
اگر مزاج سرد باشد به محض شیر خوردن، استفراغ میکند. یعنی معده بچه سرد است. لذا باید آنرا گرم کرد. برای گرم کردن معده بچه باید شیر مادر را گرم کرد یعنی مادر باید غذای گرم بخورد. برخلاف این که گفته میشود طب اطفال سخت است، طب اطفال راحت است زیرا بواسطه مادر همه کار میتوان انجام داد.
شیرمادر اگر سرد باشد، روی ناخن راحت سر میخورد. اگر گرم باشد روی ناخن میبندد و مثل شبنم میماند.
شیرگرمعسل- خرما- عرق رازیانه.
زردی بچه نشانه گرمی زیاد است. باید غذای مادر را سرد کرد.
بچه گرم دارای موهای سیخ است. ولی سرد دارای موهای لخت است.
هرچه مزاج گرمتر، اشتها کمتر و تحریک بیشتر است. هرچه مزاج سردتر، پرخوری بیشتر و خواب بیشتر است.
خانوادهها گرم سالارند. (چه مرد و چه زن).
تمام حاکمان گرم بودهاند. (حتی زنان).
امام حسین (ع) (گرم) و دختر یزدگرد (سرد) ایجاد نسل گرم (امام سّجاد)
هرچه سن بالا میرود، رطوبت کم میشود و گرما بالاتر میرود. بچه هرچه بزرگتر میشود خواب کمتر و تحریک بیشتر میشود. (سردیها خواب آورند.) (گرمیها هوشیار کنندهاند.)
خر سرد است. از شدت سردی سطح فهم پایین است. هرچه سردی بیشتر شود دیر فهمی بیشتر میشود و هرچه گرمی بیشتر شود زود فهمی بیشتر میشود.
گنجشک بسیار گرم است. (مثل یک آدم سر گنجشکی) با هوش ولی بدون تمرکز به موضوع خاص. (بچههای باهوش با گرمی)
مثل: شب امتحان غم امتحان سرد است. شام سوسیس و کالباس سرد است. صبحانه پنیر سرد است. در راه مدرسه استرس سرد است. بعد ادکلن سرد دیگران و نهایتاً در جلسه امتحان همه را فراموش میکند. موقع ظهر نهار مادر گرم است و تازه همه جوابها را به یاد میآورد. این بچه انباشت اطلاعات را دارد ولی مغز سرد بوده و به یاد نیاورده.
ژن در موقعیتهای جغرافیایی مختلف تغییر میکند. (ایرانیها گرمند ولی ایرانیهای مقیم اروپا گرم نیستند.) قمیها و اصفهانیها صریح الهجه هستند. (گرم مزاجند).
ابداع در گرمهاست و تبعیت در سردهاست.
خرفه سبزی (برای فشار خون گرم خوب است. خرفه یک سبزی رفع کننده انسدادهاست) مورد علاقه حضرت فاطمه (س) که یک سبزی بسیار سرد است. پس مزاج فاطمه گرم است.
جلسه هفتم: مزاج سن
معنویات فیزیک اشیاء را تغییر میدهد.
مصرف غذاهای گرم در زوج و زوجه میتواند موجب ایجاد بستر تولید فرزند پسر شود. (۴۰ روز قبل از انعقاد نطفه) کتابهایی مثل قانون در طب، ذخیره خوارزمشاهیی، مخزن الادویه، داروهای اختصاصی هم معرفی میکنند. معجونهای دخترزایی سردیها هستند و معجونهای پسرزایی گرمیها هستند.
اول زوج مهم است بعد زوجه یعنی اول باید بذر گرم شود. (بذر مزاج زمین را به مزاج خود برمیگرداند.)
طفل همچنانکه رشد میکند از رطوبت بدنش کاسته میشود و گرمی در تنش باقی میماند. لذا هرچه بچه رشد کند، جست و خیز آن بیشتر میشود، زیرا رطوبت کاهش مییابد و گرمی خودش را نشان میدهد. (حرارت خودش را در رفتار نشان میدهد. شتاب رشد در هفت سال دوم از هفت سال اول کمتر است.
در دختران از ۱۲ تا ۱۴ سالگی رطوبت به شدت افزایش مییابد. بنابراین ضریب رشد دختران در ۱۲، ۱۴ سالگی از پسران بالاتر است. (رطوبت عامل رشد).
۱۴ تا ۲۱ سالگی مجدداً رطوبت کمتر میشود و شتاب رشد نیز کندتر میشود. در ۲۱ سالگی تقریباً رشد متوقف میشود. ولی کنشهای گرمی خودش را نشان میدهد. (اوج فعالیت).
رو در روییهای عقیدتی بین فرزند و پدر و مادر در این سن (۲۱ سالگی) تقابل سردی (پدر و مادر) و گرمی (فرزند) است.
در سن ۲۱ تا ۲۸ سالگی رطوبت به حداقل خود رسیده است ولی حرارت در بدن باقی مانده است. معادل آتش در بدن صفر است. لذا صفرا در سر نفوذ پیدا میکند. و باعث سردرد گرم میشود.
سردرد گرم در اثر هوای گرم پدید میآید. در اثر خوردن غذای گرم و یا بوئیدن عطر گرم پدید میآید.
از این مرحله بالاتر (یعنی صفرای بیشتر) موجب ریزش مو میشود. (مردانه) ریزش موی صفراوی در جلو سر پدید میآید. (ریزش مو در وسط سر ناشی از غلبه دم است- ریزش مو در جلو سر صفرا بالا و دم بالا-) علت تاس نشدن زنان امنیت که صفرا و دم بالا ندارد.
پس سه دسته تاس نمیشوند: یک دسته معتدلها- یک دسته بلغمیها- یک دسته سودآویها درمان این ریزش مو، کنترل صفرا و دم در همان سن است.
آلوپس منتشر و آلوپس آراتا (ریزش قطعه قطعه) هم در زنان. هم در مردان (در سه در ریش) این ریزش سرد است. بنام سنتی داء الثعلب (بیماری سیاه)درمان آن خوراک گرمیهای آرام و روغن مالی گرم است.
ریزش ناشی از غم و استرس منشأ سردی دارند درمان خوراک گرم. بادام- انجیر- زیتون- شربت عسل- ارده شیره- روغن سیاه دانه روی سر.
از ۲۸ سالگی به بعد گرمی رو به کاهش است.
۲۸ تا ۳۵ سالگی سن اعتدال است. (۳۵ سال)(قدیم سن اعتدال ۴۰ سال بوده است.)
اگر زندگی انسان سالم باشد از این سن به بعد انسان با همین وضعیت به زندگی خود ادامه میدهد. تمامی معمرین تاریخ با سن ۴۰ سالگی زندگی میکنند. عمرشان بالاست ولی با توان ۴۰ سالگی. پایان عمرشان پایان مقدر است. نه پایان توانایی طبیعی.
بطور طبیعی از سن ۶۰ ال ۱۲۰ سال شیب به سمت سردی است. کندی و تندی شیب سردی تابع سردی و گرمی غذای همگانی اوست. کندی و تندی این شیب را در ظاهر با رنگ مو میفهمیم. هرگاه سفیدی بروز کرد یعنی سردی بروز کرده است. اگر سفیدی در سن ۲۰ سالگی ایجاد شود یعنی سردی بروز کرده است. لذا اگر خوراک گرم بدهیم مو سیاه میشود. این که تظاهر هر سردی ابتدا در رنگ مو میباشد به معنی این نیست که فرد مورد نظر در بقیه اندام سردی ندارد و قوی است. بلکه سردی بروز کننده در رنگ موی سر در مابقی اندامها نیز هست. حال اگر گرمی بدهیم دوباره برمیگردد. سوز (نسخه حضرت علی برای بیماریهای مغز) ترکیبی از عسل (سوخت موشک یک ت چایخوری) و سوز کوفی و زعفران) (سفید سفید صد تومان- سرخ و سفید ۳۰۰ تومان حالا که رسید به سبزه هرچه بگید میارزه.) سخن مادربزرگهای قدیم.
این شیب سردی ادامه دارد (چه کند و چه تند) نهایتاً منتهی به مرگ میشود. (سردی مطلق).
موضعی هم میتوان رنگ مو را برگرداند به سیاه ولی بهتر است خوراکی و سیستمی (مزاجی) عمل شود.
مزاج جغرافیایی:
کره زمین: یک منطقه معتدل، سرد و خشک، سرد و خشک، گرم و خشک، گرم و تر، سرد و تر
انسانها در هر منطقه که زندگی کنند، مزاج آن منطقه را به خود میگیرند.
هرچه زندگی صنعتیتر میشود، از طبیعت به بهرهتر میشویم. یعنی مزاج تابع آن صنعت غالب میشود. مثلاً در بندرعباس انسانی که دائماً زیر کولر گازی است ممکن است مزاج سرد شود نه گرم. (طبع صنعتی)
غذاهای صنعتی مشابه امروزی مزاجها را به هم نزدیک کرده است و لذا بیماریها هم بیماریهای مشترکی شدهاند.
پس در یک ویزیت خوب و واقع بنیانه بایستی لیست غذاهای قالب را در آورد و از سبک زندگی فرد مورد نظر مطلع شد.
موقعیت معنوی جغرافیایی:
نقاط خاص معنوی وجود دارند.
نقاط نفرین شده هم وجود دارند.
طبع معنوی مکان- انرژی ویژه- مثل مکه- مدینه- مشهد
بحث غذا:
باید تعریف کامل و فراگیری از غذا داشته باشیم. (تعریف امروز: مجموعه خوردنیها و آشامیدنیها و بلعیدنیها را غذا میگویند.) مجموعه بهرهمندیهای جسمانی و روانی انسان از نظام طبیعت را غذا مینامیم. بخشی از این بهرهمندیها از طریق غذای خوراکی(۱) و بخشی از طریق بویایی (۲) و بخشی از طریق دیداری(۳) و بخشی از طریق شنیداری (۴)، بخشی از طریق لمس و از طریق جذب (۶) و بخشی از طریق تفکر و پندار (۷)، بخشی از طریق رفتار جنسی (۸). برآیند اثر مجموعه این بهرهمندیها رو غذا مینامیم.
اگر یک طبیعت فقط به یکی از این موارد ۸ گانه توجه کند مطمین از تشخیص درست باز میماند.
پس غذا را ۸ نوع معرفی میکنیم:
۱- خوراکیها، ۲- غذای بویایی، ۳- غذای شنیداری، ۴- غذای دیداری، ۵- غذای پنداری، ۶- غذای جذبی، ۷- غذای جنسی، ۸- غذای اُنس
۱- خوراکیها: گرمیها و سردیها.
جسم انسان برآیند اثر ۴ عنصر طبیعی بود که باهم در آمیخت. و یک عنصر معنوی آسمانی. هر پنج عنصر و هر پنج بعد میل دارند به طرف خودشان بروند. همیشه تمایلی به گستن دارند. (کل شیء یرجع الی اصله: هر چیزی به اصل خودش باز میگردد.)
انسان اگر بخواهد زندگی کاملی داشته باشد باید کسریها را تأمین کند. آنچه که از خاک است باید از خاک تأمین کند. و آنچه که از آب است باید از آب، و… .
تناسب نیاز ماده به معنا را ۲ به ۵ میدانیم.
یعنی هفت وعده غذا نیاز داریم که ۲ وعده غذای مادی است و ۵ وعده غذای معنوی است.
صباحاً و عشّیا غذای مادی مورد نیاز. (غذای معنوی)
نماز و صلوه غذای معنوی مورد نیاز. (غذای معنوی)
این میشود تعادل کل انسان.
تعادل در مورد فقط غذای مادی یعنی تعادل گرمی و سردی. اگر گرمی و مزاج گرم دارای، غذای سرد بخورد. و اگر سردی و مزاج سرد داری، غذای گرم بخور. درمان به ضد است. این یک اصل است.
تقویت به عین است.
یک نفر لاغر اندام میخواهد چاق شود. باید خیار (افزایش بلغم) و خرما (افزایش دم) را با هم بخورد. (یک گاز خیار+ یک دانه خرما).
تعادی در مورد غذای معنوی:
تمرکز هنگام وضو گرفتن- هنگام نماز تمرکز و توجه به خدا- در هر واژهای به اندازه شعور خودت به آن واژه مفهوم آن توجه کن- به رحمان رسیدی به مفهوم واژه رحمانیت خداوند- به رحیم رسیدی واژه رحیمیت خداوند این نماز غذای روح است. گرچه لفظ خود واژه بار دارد ولی عمیقتر آن است که به مفهوم آن توجه کنید.
(مقدمه بهرهمندی از غذای معنوی، رعایت نکات غذای مادی است: حلال خوری در رأس آنهاست.)
ترک نهار برای اغلب بیماریها (فشار خون- چربی و…) یک داروست.
انرژی ظهرانه را از خواب بگیرند. یک ربع استراحت چند برابر نهار انرژی دارد.
غذای بویایی:
آنچه که استشمام میکنیم یک غذاست. مغز ما را تغذیه میکند. پس انسانهای سرد مزاج یا کسانی که به هر دلیلی سردی وارد جسم و روان و بخصوص سر آنها شده است بایستی عطریات گرم بو کنند. عطر گل محمدی- گل مریم- عطر گل یاس- عطر مشک گرم تند است. عطر گرم ملایم بهترند. بهترین زمان مصرف غذا شب است. پس استشمام عطر در شب بهتر است. در حال خواب تن و روان سرد است و از شدت سردی انسان میخوابد لذا سلولها منبسط هستند و آماده پذیرش گرمی هستند.
(در مراسم ختم گلاب و خرما داده میشود، چون غم سرد است و نیاز به گرمیها هستند.)
بوهای تعفّن- تلخ- ترشی همه سردند. (به همین دلیل میگویند اگر ترشی نخوری یه چیزی میشی.)
عطر نرگس حتماً استفاده کنید که خیلی برای مغز فایده دارد.
مجموعه عطرهای گرم، مجموعه بیماریهای سرد را درمان میکنند.
مجموعه عطرهای سرد، مجموعه بیماریهای گرم را درمان میکنند.
همه چیز باید یه جا مصرف شود. آب نابجا خوردن عارضه دارد. عسل نابجا خوردن عارضه دارد. (یعنی مخالف مزاج خوردن). آب درمانی فقط برای صفراویها (درجه اول) و سپس دمویها (درجه دوم) فایده دارد. برای بلغمی و سودا ضرر دارد.
قاعده بوعلی سینا: هرگاه به هر چیز اشتها داشته باشی به آن نیاز داری.
بچه صفراوی اشتهای کمی دارد چون نیاز ندارد.
جلسه هشتم:
اگر ما محو تماشای یک صحنه زیبای طبیعت شویم یعنی از یک غذای مثثبت بهرهمند هستیم. و اگر محو تماشای یک صحنه وحشتناک هستیم یعنی از یک غذای منفی بهرهمند هستیم.
اگر پندار بدی در سر داریمغذای منفی
اگر خواب خوش بینیم غذای مثبت
اگر کلام زیبای امید بخش بشنویم غذای مثبت
بحث غذاهای شنیداری بسیار مهم است.
غذاهای شنیداری:
در زبان فارسی ۳۲ حرف، مواد غذایی شنیداری هستند.
دوستت دارم غذای خوب دوستت ندارم اثر منفی
تکرار جملات مثبت حتی توسط دشمن نیز روی انسان تأثیر مثبت میگذارد.
جملات مثبت حتی فریبنده نیز میباشد.
تکرار جملات منفی نیز بسیار اثر منفی دارند. صرف نظر از اینکه چه کسی آنرا بکار بَرَد اثر منفی خود را دارد. اولین چیزی که خلق شد حرف است.
هر زخمی درمان دارد حتی جزام ولی زخم زبان درمان ندارد. فرد مرده است ولی روحش به خواب کسی میآید و میگوید که فلان حرف را به من زدی از تو نمیگذرم.
بهترین و اثر بخشترین داروی خوراکی اگر همراه با کلام خشن باشد دیگر اثری ندارد.
خلاء بزرگ طب عدم درک این موضوع میباشد.
نقش حروف در درمان همان دعا کردن (دعا درمانی) است. تبلور عالی نقش حروف در درمان، دعا درمانی است.
هرکس، حتی اگر بیدین هم باشد میتوان از اثرات دعا درمانی بهره ببرد. اگر مؤمن و با ایمان باشند اثرش به مراتب بیشتر میشود. خود خداوند دارو خلق کرده است مثل بادام.
خود خداوند دعا آفریده است. (ربّنا آتنا…)
واژهها جهتگیری امید بخش باید داشته باشند. امید به لطف حضرت حق. در این عرصه بایستی تمام سلولهای درمانگر براین باور باشند که من درمانگر نیستم و هرچه هست خداوند و حضرت حق است.
من تنها یک واسطه هستم. طبیب باید تمام شرایط را برای دریافت شفای الهی فراهم کند.
زبان- کلام- ذهن- رفتار باید به گونهای باشد که شفای خدا در آن مورد جاری شود.
داروی مورد نیاز و کلمات مورد نیاز و هرآنچه مورد نیاز بیمار است. انجام شود.
۱: چهره شاد و روشن. ۲: بکارگیری کلمات مثبت حتی کادر درمانی
یک داستان اسطورهای:
استاد و شاگردی قرار بود یکدیگر را بکشند. شاگرد گفت با چه دارویی میخواهی منو بکشی؟ گفت سم بیش. (از قویترین سموم گیاهی) (زمان قدیم شاهان برای از بین بردن دشمنانشان از سم بیش استفاده میکردند و بهترین شیوه بکارگیری آن هم به اینصورت بود که دختران کوچک خیلی زیبا را میخریدند و روی برگ بیش میخواباندند. به این ترتیب بدن بچه آغشته به سم میشود ولی خود بچه نسبت به آن واکسینه میشد. وقتی این دختران بزرگ میشوند به دشمنانشان به عنوان کنیز هدیه میدادند. به محض همبستر شدن میمرد.) خلاصه شاگرد این سم را خورد ولی قبلش ضد سم را فراهم کرده بود. سه تا حوض پر از شیر.
وقتی سم را خورد خودش را در حوض اول انداخت و شیر خورد و استفراغ کرد و دوم و سوم و نجات یافت. حالا نوبت شاگرد بود که سم تولید کند. ۴۰ روز ۴۰ تا زن را نشاند و آب را در هاون کوبیدند. استاد گفت چه میکنی گفت دارم سم میسازم. استاد هر روز این صحنه را میدید. ۴۰ روز پندار منفی و سند سوم شاگرد نیم استکان از آن آب داد به استاد و استاد خورد و مرد.
خیلی وقتها داروهایی که اثر درمانی ندارند را از دست کسی میگیریم که به او اعتماد داریم و خوب میشویم. و برعکس.
در بخش سیاست کلمات گرم و مثبت و هیجانانگیز گفته میشود. (چاخان یه پای زورِه خودش) بخش مهمی از موفقیت هیتلر مرهون گُوِرز وزیر تبلیغاتش هست.
در جنگ ۶ روزهی اعراب و اسرائیل، ام کلثوم نقش بسیار زیادی داشت. (صدای گرم و تهییج کننده) تمامی انقلابیون تند و مهیج صحبت میکردهاند. نطقهای شهید بهشتی ( مرحوم بازرگان: بلدزر خمینی) بسیار تهییج کننده بودند.
نقش نطق سید حسن نصرالله.
عین همین نقش هزاران برابر در درمان بیماری مؤثر است.
مهم نیست که مخاطب نیّت درستی داشته باشد یا نه، حروف تأثیر خودش را میگذارد.
سر سختی و استواری میخ سبزدار عبرت بشر گردد. هر بر سرش بیشتر کوبند پایداریش بیشتر گردد.
ناخداگاه انسان از این شعر قوت میگیرد.
پایداری و مقاومت تمام نظام طبیعت را در اختیار شما قرار میدهد. تمام منفیها را مثبت میکند حتی منفیهای دشمنان را به نفع شما بر میگرداند.
داستان:
حضرت موسی (ع) برای دعای رفت کوه. در مسیر آهوانی را دید که از خشکسالی رنج میبردند. آهوها گفتند برای باران هم دعا میکنی. حضرت گفت بله. نماینده آهوها هم با حضرت موسی رفت برای دعا. قرار بود اگر دعا پذیرفته شد این آهو با رقص و شادی به نزد دوستان خود برگردد و برعکس.
وقتی نماینده پرسید حضرت موسی گفت نه متأسفانه دعای باران اجابت نشد. ولی آهو موقع برگشت برای اینکه دوستانش ناراحت نشود به شکل رقصان رفت و یک مرتبه باران شروع به باریدن کرد. موسی گفت خدایا مگر نگفتی باران نمیبارد. خداوند گفت: وقتی این آهو میخواهد دل بقیه آهوان را چرا من برنجانم.
انتخاب حروف مثبت و تکرار مکرر آنها. مثبت نگری- مثبت گویی.
خداوند در قرآن فرموده است: شما از شر کلمات به من پناه آورید: من شر وسواس خناس. بیماری لاعلاج در طب سنتی عشق «بیماری» است درمان رسیدن به معشوق است. اگر در دسترس نبود باید به واسطه یک نفر زشت از آن معشوق بدگویی کرد (استفاده از حروف منفی). تا در اثر تکرار معشوق را از چشم فرد بیاندازی (نسخه بوعلی سینا).
بهترین حروف: یا رئوف- یا رحیم- لاحول و لاقوه الا لله- یا لطیف- یا جلال- یا کریم- یا عزیز- یا ذولجود و… .
سهم عمومی تکرار روزی ۱۰۰ بار. ۱۱۰: علی ۱۲۸: فاطمه
اختصاص عبدابجد نام شخص+ عبدابجد نام مادر
اگر اسم مادر فرد را نمیدانید: حوا مادر است و آدم پدر است.
گل قرآن سورهی حمد است. بعد آیت الکرسی- سوره یاسین.
مکتب آوا درمانی در قالب این مسأله هست.
ادعیهای که توسط ائمه گفته شدهاند. شعرهای عارفان- حافظ- بابا طاهر- مولوی- سعدی- به صحرا بنگرم صحرا تو و نیم- به دریا بنگرم دریا تو و نیم- به هرجا بنگرم کوه و درو دشت- نشان از قامت رعنا تو و نیم.
زمزمه کنید و بشنوید. ما حق نداریم هر کلمهای را بکار بریم یا هر کلمهای را بشنویم. باید گزینش شده باشد. غیبت مانند خودش گوشت مرده است.
صوتها موسیقی موسیقیهای شرقی تمام آلات و ادواتشان گرم است. (ضرب- سهتار- تنبک و…) رساله موسیقی درمانی بوعلی سینا وجود دارد. بعضی موسیقیها گرم اولندو سرد آخر.
فارابی معلم دوم بشریت است. معلم اول بشریت ارسطو است.
فارابی وارد یک مجموعهای میشود نزدیک پادشاه. شاه به او میگوید هرکجا که شایسته مقام توست همان جا بنشین. فارابی بالاتر از شاه مینشیند. شاه ناراحت میشود و با زبان سّری درباره دستور میدهد که بعد از مراسم فارابی را بکشند. فارابی گفت چرا؟ شاه گفت تو این زبان را از کجا میدانی گفت غیر از این زبان سی زبان دیگر هم میدانم. بهرحال بحثهای مختلفی پیش آمد و در همه آنها صاحب نظر بود. وقت موسیقی رسید. ابزاری از جیبش در آورد و هم وصل کرد و شروع به نواختن کرد، مردم به رقص آمدند. به گونهای دیگر در آمیخت و نواخت همه به شور آمدند. طور دیگر در آمیخت و نواخت همه به گریه آمدند. طور دیگر در آمیخت و نواخت و همه به خواب رفتند و فرار کرد و رفت پس تمام حکما از موسیقی استفاده میکردهاند.
جلسه نهم:
جهتگیری حروف بایستی مثبت باشد. مسلمانان شیعه استعداد بیشتردارند برای بخش به بشریت و توان درمانگری آنها معمولاً از همه بالاتر است.
غذای دیداری:
آنچه میبینیم یک غذا است. رنگ آبی یک رنگ معتدل است. (آسمان آبی موافق همه مزاج هاست.)
رنگ سفید رنگ سرد است. رنگ قرمز رنگ گرم است. (تهییج کننده).
رنگ زرد اگر روشن باشد و شفاف مسرّت بخش است. اگر تیره باشد غمزا میباشد.
رنگ سیاه سرد است. رنگ سبز معتدل به سوی گرمی است.
کتابهای رنگ درمانی وجود دارد. بهترین و جامعترین رنگها، رنگهای سبز و آبی هستند. طبیب حق ندارد رنگهای ناشاد انتخاب کند. زیرا مخاطب مجموعه انسانهای ناشاد است. بیمار بایستی در بدو ورود اولین منظرهای که میبیند شاد باشد. گذاشتن یک مجسمه عریان بدن انسان در مطب بسیار (در معرض دید نباید باشند). اشتباه است. (بیمار فردای خود را میبیند).
باید نکته مثبت بیمار تشخیص داده شود و همان را صد برابر بزرگ کرد. تأثیر این امر هم در علوم تربیتی نقش دارد و هم در علوم درمانی. (ما برای رشد نیکیها آمدهایم نه برای بیان کردن بدیها)
آسمان الهام بخش است. خیلی زیباست. پر از انرژی. زیباییهای کویر. تماشای سبزی موجب افزایش نور چشم. تماشای چهره مومن، سطور قرآن نور چشم را زیاد میکند. هر چهرهای را نگاه نکنید. نظر و نگاه حرام، تیری است از ابلیس- نگاه حرام سم است- ممکن چهرهای زیبا باشد ولی پرتو منفی داشته باشد- زنگ داخل منزل بسیار مهم است.
غذای پنداری:
تفکر پنداری پیش از آنکه دشمن ما را برنجاند خود مارو میرنجاند.
پندار زیر ساخت تمام حرکتهاست.
فلاسفه میگویند فکر خود حرکت است. اصول نظام اصلاحگری دین زرتشت پندار نیک (۱) است. و سپس گفتار نیک (۲) و نهایتا رفتار نیک (۳).
حق نداریم گمان منفی داشته باشیم. (اجتنبوا من الاشک الی الظن).
با پندار منفی میشود سمّی در بدن کسی ایجاد کرد تا نابود شود و با پندار مثبت میشود بدن را از تمام سموم پاک کرد. به خودتان تلقین کنید که من موفق میشوم.
غذای جذبی:
بدن انسان در سطح پوست دارای منافذی است منتشر در سطح بدن. اگر ما منافذ یک سانتیمتر مربع پوست را ضرب در کل پوست که حدود ۲ متر و ۷۵ سانتیمتر است کنیم، به یک دهان گشادی دست پیدا میکنیم که هم توان بلعیدن دارد و هم توان استفراغ کردن. (دهان ناپیدا).
در جاهایی حساستر از جاهای دیگر. این منافذ کارایی زیادی دارند.
جاهای خاص مثل ملاج سر- زیر بغل- کشاله ران- کف پا- سینه- شانه- کمر- مفاصل.
این نقاط توان جذب بالاتری نسبت به سایر نقاط دارند.
همیشه بطور متعارف ما نمیتوانیم به همه تن دارو و یا غذای مساوی دهیم. مثلاً فردی هستت که مزاج غالبش گرم است ولی یک اندامش سرد است. مثلاً سر سرد شده است. (سینوزیت). ما نمیتوانیم یک غذای منتشر گرم تجویز کنیم. بلکه باید فقط آن ناحیه را گرم کنیم. با روغن مالی با روغنهای گرم.
علامت درد سرد: موقع سرما تشدید میشود- غذای سرد تشدید میشود- اندام سرد بیمو میشود- رویش مو نشانه گرمی است. ناحیه سرد شده ررو باید غذای خوبی گرم کرد.
دو نوع ریزش مو داریم.
۱- ریزش موی گررم که غلبه صفرا (تاسی جلوی سر) و غلبه دم (تاسی وسط سر) پدید میشود.
۲- ریزش موی سرد. ریزش یک در میان. منتشر. تُنک. آلوپس منتشر یا آراآتا.
داروهای فوق العاده گرم چه خوراکی و چه جذبی.
تن زنان مو ندارد سردند.
تن زنان مو دارد زن گرم مزاج
تن مردان پرمو گرمی بالاتر
نم مردان کم مو سردند.
تن کودکان مو ندارد رطوبت بالا
یکی از راههای جذبی تکیه گاههاست. کجا میخوابیم- کجا تکیه میکنیم- کچ طبع بسیار سرد است.
بهترین دانه بندی ساختمان خشت است و آجرهای درشت با پوشش کاه گل و لایه. بیرونی چوب. در شمال نباید گچکاری کرد. هرچه دانهبندیها ریزتر شود و از سنگ و گچ استفاده شود سردتر میشود. ساختمان بایستی متفاوت با موقعیت جغرافیایی طراحی شود. (دیوارهای صیغلی بطور کلی مضر هستند) در مورد فرش پوشش مثلاً در یزد و کاشان که خشک هستند پنبهای (رطوبت را جذب میکند). در همدان که سرد است پشمی.
در شمال که رطوبت بسیار بالاست پشم فشرده (نمد). در تهران پشمی.
ابریشم مزاج گرم دارد و برای مرد که گرم مزاج است حرام است. ولی برای زنان خوب است.
طلا مزاج گرم دارد و برای مرد که گرم مزاج است حرام است. ولی برای زنان خوب است.
تقی پور(طلا و ابریشم و… ارواح بدن را تقویت میکنند. به نوعی حرارت غریزی بدن.)
یون طلا در آب حل میشود و به آب منتقل میشود و به کسی که ترسیده آب طلا میدهند.
اگر سردی خیلی ایجاد شده باشد، طلا را میسانید و از روغن زیتون و آن روغن را میخورند.
یا آب چشمههایی که در کنار معاون طلا باشند.
انسان در حالی که بیدار است تنش گرم است. در حال خواب تنش سرد میشود و به پوشش گرم نیاز دارد. در حال خواب گرما به عمق تن میرود و سرما به سطح میآید. پس مزاج خواب سرد است و اگر در شب باشد سردی آن دو برابر است. زیرا طبع شب سرد است. درد سرد شب بروز میکند و در لوج آن نیمه شب است.
جایگاه مناسب غذای خوبی در طب اسلامی حمام است.
غذای جنسی:
همه انسانها در رابطه با نیاز جنسی مانند طفلاند. همه نیاز به محبت و مهر دارند. اگر این نیاز از راه طبیعی تأمین نشود، انسان آنرا از راه غیر طبیعی تأمین میکند.
اندامهای جذب محبت و انتقال انرژی به ترتیب: دست: فشرده- دست را بفشارد تا طرف نکشیده، نکش.
سینه: سینه به سینه بودن- معانقه (گردن به گردن).
شیر خوردن از سینه مادر در آغوش ما در بسیار سفید است. انرژی سینه باعث افزایش کیفیت غذا میشود.
انسانها به تناسب مزاج پایه (۱) – سن (۲)- جنسی (۳)- غذای غالب (۴)- موقعیت جغرافیایی محیط زیست (۵) به غذای جنسی متفاوتی نیاز دارند.
اگر مزاج گرم باشد نیاز به تطهیر جنسی بیشتری دارد:
۱- صفراوی کم و زیاد گاهی پر نیاز و گاهی کم نیاز و گاهی پرتوان و گاهی پر توان
۲- دموی مستمراً پر نیاز پرتوان
سودآوی پر نیاز و کم توان
بلغمی کم نیاز و کم توان
یک انسان دموی در موقعیت جغرافیایی گرمسیری، سن نیازش پایین میآید.
یک دختر عربستانی در سن ۹ سالگی به پریود میرسد.
یک دختر اهوازی در سن ۱۰ سالگی به پریود میرسد.
یک دختر یزد در سن ۱۲ سالگی به پریود میرسد.
یک دختر تهران ۱۵ سالگی به پریود میرسد.
به تناسب افزایش سن پریود، نیاز جنسی کاهش میآید.
در مردان هم در گرمسیر نیاز جنسی بالاتر است.
مردان گرمسیری معمولاً چند همسری هستند.
غرب میگوید: فرهنگ چند همسری غلط است.
بدلیل سردی بیش از حد. در غرب با ویاگرا میل جنسی را بالا نگه میدارند.
اگر یک انسان گرم مزاج، غذای غالب گرم داشته باشد: خرما+ فلفل+ تندی+ … طبیعتاً نیاز جنسی وافراست.
گرمای متعادل ممتد، تعادل گرمی را حفظ میکند. افراط در گرمی به سود اوسردی منتهی میشود.
ماندن زیاد کنار تنور سودازا میباشد.
توانایی جنسی آخرین توانایی است که پدید میآید. در زنان ۹ تا ۱۲ سالگی- مردان ۱۵ سالگی
توانایی جنسی آخرین توانایی است که از دست میرود. (زیرا باعث بقای بشر است).
اگر توانایی از دست برود دیرترین توانایی است که به دست میآید.
غذاهای گرم بروز توانایی جنسی چه در مردان و چه در زنان.
در زنان گل غذای جنسی، رازیانه است. (عرق رازیانه+ عسل) بدن را پر میکند. (بسته به مزاج متفاوت است).
تقی پور:
گیاه رازیانه یک گیاه هورمونی است.
مزاج گرم و خشک است. خاصیت آن تنظیم کننده هورمونهای زنانه.
در مورد چاقی یا لاغری ناشی از رازیانه بسته به مزاج زن فرق دارد.
بیشتر مربوط به تنظیم بودن یا نبودن هورمونهای بدن است. مثلاً در یک زن سودآوری لاغر که هورمونهای منظم دارد میتواند باعث چاق شدن شود و در صورت منظم نبودن هورمونها باعث لاغری میشود که باید به همراه سرکه انگبین خورده شود.
در مردان رازیانه اثر معکوس دارد.
جلسه دهم:
تقویت جنسی سه بعد است:
۱- کل توانایی جسمی ۲- اعصاب و روان ۳- اندام جنسی
گاهی ممکن است بدن قوی باشد ولی توانایی جنسی وجود نداشته باشد.
ممکن است توانایی جسمی و اعصاب و روان قوی باشد ولی باز توانایی جنسی نباشد که به دلیل سردی اندام جنسی میباشد.
بطور کلی درمان و تقویت جسم با گرمیهاست. همهی غذاهای گرم اعصاب را هم تقویت میکنند. پندارهای مثبت، امنیت خاطر دوری از طمع.
در زمنان سردی اندام جنسی اگر خیلی زیاد شود میتواند باعث یخ زدن نطفه نهایتاً باعث ناباروری شود. که این مطلب را از طریق گرمی یا سردی ترشحات زنانه متوجه میشویم. در این حالت از مصرف واژنیال داروهای گرم استفاده میشود که مهمترین آنها عسل است. مثلاً c.سی سی عسل با ۵/۱ برابر آب مخلوط و وارد بدن میکنیم. این کار باید پس از پاکی انجام شود. بسته به نیاز دورههای مختلف ۷ روزه، ۱۴ روزه و… انجام میشود.
داروهای دیگری هم برای گرم کردن رحم و اندام جنسی وجود دارد ولی نیاز به تخصص دارد. چون ممکن است آلرژی محیطی دهد و درگیری پدید آورد. عسل بهترین درمانگر سردی محیطی- ریزش بیاختیار ادرار- خارشهای محیطی سرد- عفونت واژنیال- برخی از کیستهای ریز- برخی پولیپها
در موارد نادر دلیل ضعف جنسی گرمی بیش از حد است. علامت آن درد زیاد (سوزشدار) موقع ریزش جنسی است.
اگر درد از شدت سردی باشد درد به تنهایی در حال ارگاسم است.
اگر درد از شدت گرمی باشد درد همراه با سوزش است. درمان: شستشوی واژنیال آب و سرکه و حجامت و خوراک سردیها. (یک لیوان سرکه+ سه لیتر آب جوش سرد شده نیم ساعت مینشینید.( پس از پاکی ۷ تا ۱۴ روز)).
در مردان:
سردی اندام جنسی ریزش ادرار شبانه (چند بار در شب دستشویی میرود)- انزال زود رس در رفتار جنسی. انزال زود رس پایه آن سردی کل اندام و همچنین سردی اندام جنسی است. برای تقویت اندام جنسی مهمترین دارو نخود است. نخود آب با روغن زیتون و ادویه گرم.
نخودچی و کشمش.
حکمای قدیم برای نخود اهمیت ویژهای قائل بودهاند و آنرا به روشهای مختلفی به افراد میخوراندند.
نخود یک غذای مناسب لطیف و مقوی و قابل جذب در تمام سنین است.
فلافل- آبگوشت یک غذای کامل و جامع علمی است.
دوازده نوع آبگوشت داریم: مثلاً برای یک پیر مردی که مزاجش کار نمیکند و یبوست زیاد دارد آبگوشت خربزه میدهیم. آبگوشت شیر- آبگوشت سرکه (کاهش کلسترول- دیابت- مناسب برای دموی مزاجها).
سنتی (Fast food) ارده شیر (انرژی بسیار زیاد)
نخود با عسل کارایی بیشتر دارد.
سؤال: آیا بیش فعالی جنسی موجب ضعف میشود یا خیر؟
برخی (بیشتر) از حکما گفتهاند افراط جنسی موجب ضعف میشود.
برخی از حکما گفتهاند بایستی به تعادل و تماسب مزاج باشد.
برای از ائمه هرچقدر توانایی جنسی از انسان زدوده شد با عسل و زیتون جایگزین میشود.
نظریه امام رضا (ع): عسل آب رفته از تن را به تن باز میگرداند.
عسل (۲)+ روغن زیتون (۵)+_ سیاه دانه (پودر شده)(۵) اختصاص به مردان دارد.
توجه به مسائل و مشکلات جنسی در جامعه و خانواده بسیار مهم است. بسیاری از طلاقهای امروز ریشه در مشکلات جنسی دارند.
طب کلاسیک در زمینه مشکلات جنسی هیچ توانایی درمان ندارد. فقط ویاگرا. که باعث مرگ هم شده است.
بیش تعالی جنسی یا توانایی بیش اندازه جنسی باید درمان نشود یا کنترل شود. (تنظیم نیاز).
بهترین تنظیم کننده نیاز جنسی در مردان حجامت است.
خوردن غذاهای سرد نیاز جنسی را کم میکند ولی به سایر قسمتهای بدن نیز سردی و سستی میدهد که مناسب نمیشود. ولی حجامت بدون آسیب به تواناییهای کل بدن، تنها میل جنسی را کنترل میکند.
حدیث حضرت علی (ع): میل به زنا و جنون آنی ناشی از غلبه خون است.
سال ۷۱، ۳۰۰۰ پرونده محکوم به اعدام به جرم تجاوز به محارم داشتهایم.
پس از حجامت، سرکه بهترین تعدیل کننده میل جنسی است ولی سرکه به تنهایی ضعف میدهد لذا باید با عسل استفاده کرد. سرکه انگبین (۲ واحد عسل ۲ واحد عرق نعنا ۱ واحد سرکه).
سرکه انگبین: هم تعدیل کننده زنان است بواسطه نعناء آن. هم تعدیل کننده مردان است.
مصرف زیاد نعناء میتواند به ناباروری منجر شود.
زنانی که بخواهند پریودشان عقب بیافتد از نعنا زیاد استفاده میکنند. (خوراک نعنا- عرق نعناء- شستشوی واژینال نعناء).
کافور خوردن بسیار زیان بخش است.
باید تعدیل جنسی شود نه تضعیف جنس. زیرا تضعیف جنسی به کل بدن ضعف میدهد و نهایتاً در کهنسالی ایجاد ضعف میکند. از حجامت (۱) و سرکه انگبین (۲) بهترین روش تعدیل جنس ترک یک وعده غذا (ترک نهار) (۳) و روزه گرفتن (۴) و مطالعه بیشتر (۵) است. ورزش و پیادهروی (۶). درویش کردن چشم (۷).
حجامت مردان (چشم پوشی است) بسیار بسیار از حجامت زنان مهمتر است.
متأسفانه ما بعد از انقلاب فقط به زنان توجه کردیم. اصلاً به حجامت مردان توجهای نکردیم.
من هرگاه احساس کردم، مریض من بداخلاق است به او سرکه انگبین دادم. چه زن و چه مرد.
غذای انس:
اگر تمامی غذاهای خوب اعم از بلعیدنی- آشامیدنی- بویایی و… دیداری و… طبیعت عالی و منظره زیبا وجود داشته باشند. ولی در کنار یک انسانی باشیم که دوستش نداشته باشیم همه غذاها زهرمار میشود.
و برعکس اگر هیچ کدام از غذاهای عالی نباشد ولی کنار فردی که دوستش داریم این غذا بهترین غذای دنیا میشود. بهترین بهشتها بهشت این است. بهشت رفتار. همدلان.
انسان باید در زندگی با همدلان خودش بیشتر باشد. حتی اگر شده چند دقیقه در روز یا ماه یا سال.
محرم دل.
هرگاه یک طبیعت با یک انسان روبرو شد ابتدا باید به ۸ نیاز اساسی اول توجه کند؛ کدامیک کری کسری دارد.
سپس با ترمیم آن به تعادل برسد و سالم شود. لذا طول عمر بلند پدید میآید.
عمر زیاد حضرت نوح (ع) حضرت لقمان معجزه نیست. بلکه همیشه در سن تعادل زندگی کردهاند.
در حال حاضر هم در کشور خودمان افراد معمر داریم. ۲۵۰۰ ساله در قم. (البته اینکه اهل قم باشد).
سؤال پزشکی از این فرد معمر جواب غذاهای طبیعی ناپخته و پخته نزدیک به طبیعی.
برنامه غذایی فضانوردان آمریکایی همه ترک نهار است. صبح و شب فقط.
مجموعه برآیند تمامی انواع غذاهایی که گفته شد در موقعیتهای جغرافیایی مختلف با مناظر مختلف با ساعتهای مختلف مزاج را درست میکند.
جلسه یازدهم:
لقمه وارد دهان میشود. هرچه بلعیدن کامل باشد، آرامتر باشد، بزاق بیشتری تحریک میشود و هضم اول که در دهان است بهتر انجام میپذیرد.
اختلاف نظر بین طب قدیم و کلاسیک: مدت زمان ماندگاری و عبور غذا.
در سر معده ۴ ساعت، در قعر معده ۴ ساعت میماند. سپس وارد کبد (هضم سوم) میشود. و در کبد تبدیل به خون میشود برای تغذیه بدن.
خون شامل ۴ لایه است: لایه فوقانی خون قرمز شفاف، لطیف، سبک بنام صفرا
صفرا در سراسر خون منتشر است و خون را لطیف، رقیق و گرم نگه میدارد و موجب میشود که خون به اقسا نقاط بدن برسد و رگهای ریز اندامهای انتهایی را تغذیه کند. هرگاه صفرا کم شود، سرانگشتان دست و پا سرد میشود. اگر کمتر شود کل ساق پا سرد میشود و یا کل دست سرد میشود. (صفرای خون کم است.)
اگر صفرای خون از حد بیشتر شود در کیسه صفرا ذخیره میشود و برای زمان دیگری که لازم شود استفاده میشود. مزاج صفرا گرم و خشک است. (خورشید، آتش، جایگاه بالا).
لایه دوم خون قرمز شفاف (معروف به خون کفتری) بنام دم.
دم سنگین است و بیشترین حجم را گرفته است. کار آن ساخت عضلات، اندامهای عضلانی جگر، قلب، اندامهای اصلی.
معادل دم، هواست. مزاج آن گرم و تر است. هوا متأثر از خورشید (آتش) میتواند گرمتر و یا غیر گرمتر باشد و اذا خون یا دم هم به تناسب بهرهگیری از صفرا میتواند گرمتر و یا غیر گرمتر باشد. دم (خون) الهام پذیر است. از همسایه بالایی خود (صفرا) و از همسایه پایینی خود (بلغم). تحت تأثیر این دو همسایه گرمی و رطوبت آن تغییر میکند. لایه بعدی دارای ترمزی کمتر است. روش تر است. غلظت آن بیشتر است. سردی بیشتر. رطوبت بیشتر گرمی کمتر، وزن سنگینتر. بنام بلغم. بیشترین فضا را اشغال میکند. معادل آن آب است. آب قابل تبدیل به هوا است و لذا بلغم هم قابل تبدیل به خون است. با افرودن حرارت.
وقتی یک نفر سفید پوست کچی ورزش میکند چهرهاش گلگون میشود. یعنی بلغم موجود در تن او با حرارت ورزش تبدیل به خون میشود. یا با ماساژ. یا روغن مالی گرم. غذای گرم خوراکی. بادکش، روی اندام خونساز،… بنابراین بلغم تحت تأثیر حرارت تبدیل به خون میشود و لذا در خون نیز هضم وجود دارد. هضم پنجم در عروق اتفاقی میافتد. یعنی یک مقدار خون هضم نشده در سراسر بدن منتشر است. که با تحریک تبدیل به خون میشود. حکما میگویند این خون پسانداز است که خداوند در بدن قرار داده است تا در زمان منقتضی قسمتهای مختلف بدن را تعذیه دهد.
بلغم مساوی با خون در سراسر بدن منتشر است. کارایی اصلی بلغم ساخت اندامهای سرد است.
سیستم اعصاب از بلغم ساخته میشود. چربیهای محافظ از بلغم ساخته میشوند. پیها نیز از بلغم. مغز از بلغم ساخته میشود. در عین حال غذای پس انداز نیز هست.
مزاج بلغم سرد و تر است. به تناسب گرمای بالایی خودش یعنی دم میتواند تأثیرپذیر باشد.
لایه انتهایی خون قرمز، تیره و سیاه و لزج به هم چسبیده. بنام سودا.
سودای اضافی در طحال ذخیره میشود.
سودا برای ساخت اندامهای محکم بدن لازم است. استخوان- ناخن- مو- دندان
اگر یک یا چند غذا از غذاهای هشت گانه، بیشتر یا کمتر و سرد یا گرم شود موجب تغییر بالانس این اخلاط میشود.
سودا معادل خاک است.
انعطاف خاک (سودا) به کمک آب (بلغم) و گرماست. (صفرا).
یعنی برای انعطاف در سودا باید همزمان صفرا و بلغم بکار برد. نه به تنهایی. (گررم و تر)
آب سودا (خاک) را نرم میکند و حرارت آنرا حرکت میدهد.
مجموعه غذاهای گرم و خشک صفرا زا هستند. محیط گرم، در معرض هوای گرم، کلمات شاد.
شرم انسان را گرم میکند ولی خجالت انسان را سرد میکند. تماشای یک منظره زیبا گرما میدهد.
محیط سرد، غذای سرد، فضای ترس، کینه، حد، حرص- بوی تعفن- تنهایی- بیتحرکی- ایستایی بلغمزا هستند. بعضی از مونسها هم بلغمزا هستند دوست منفی.
غذای سرد اُنس میتواند تمامی خاصیتهای غذای خوراکی گرم را از بین ببرد.
بلغم لزج هرگاه بر پوست بیافتد بَرَص (لک و پیس) شود.
Vitiligo (ویتیلیگو): به رنگ سفید است (بلغم). سفید قهوهای: سودا، بلغم، صفرا
غم سرد است. لذا در مراسم تحریم گلاب و خرما میدهند. زیرا غم سرد است و گلاب و خرما گرمند.
لباس سیاه سرد است لذا دیگران باید به این افراد غذاهای گرم بدهند. بویایی گرم.
سودا با غذاهای سودازا مثل گوشت گاو یخی چند سال فریز شده خارجی.
گوشت گاو بیماری، شیرش شفا، گوشت گوسفند شفاء شیرش بیماری
گوسفندی که شیرش دوشیده شود، نسل آن ضعیف میشود. دنبه یک غذای کامل است.
۴ کیلو دنبه+ ۲ لیوان ماست+ ۱ لیوان سرکه+ ۱۴ عدد هل+ ۱ لیوان گلاب جوشانده و ذوب شود و تبخیر شود و تبدیل به روغن شود. (مصرف این روغن باعث کاهش کلسترول میشود.)
بهتر است دنبه را ۱۲ ساعت در نمک آب میخوابانند تا خون آب آن برود.
سودازایی از رفتار تکراری آدمهای بداخلاق. سودازایی از تماشای تصاویر زشت، صداهای نکره و زشت استمرار خیال منفی- محیط گرم زیاد- محیط سرد زیاد
جلسه دوازدهم:
مایه اولیه خلط توسط غذای خوراکی ساخته میشود. کلیه عوامل درونی و بیرونی روی ترکیب این خلط اثر میگذارد.
مزاج خود معده (ظرف) و کبد در کیفیت خلط اثر میگذارد.
صفرا در کیسه صفرا پسانداز میشود.
دم در بدن منتشر است
بلغم در بدن منتشر است
سودا در طهال پسانداز میشود.
هر خلطی یک رفتار جسمی و یک رفتار روانی دارد. لذا میتوان براساس واکنشهای اخلاط چهارگانه یک روان شناسی جامع نوشت.
علم روانشناسی جدید براساس مشاهدات است. لذا پایه و اساس آن لغزان است.
مطالب در آمده از طب سنتی (اثر اخلاط و خصوصیات اخلاط) در حجم کم ولی بسیار پرکاربرد و مفید.
مثلاً وقتی صفرا افزایش مییابد، جسم خارش میگیرد و انسان عصبانی میشود.
یک انسان معتدل، شخصی است میانه بالا، با سری متوسط، بینی و دهان متوسط، شانه متوسط و… .
در رفتار هم معتدل است. پراکندگی مو متوسط است. در اندامهای گرم مو دارد مثل سینه، روی قلب پشت کمر- یک پنجه روی بازو- کتف- ران- ساق- موی سر پر است. مشکی تا خرمایی پر رنگ- سرجستگی عروق روی دست وجود دارد ولی نه خیلی بزرگ و شلنگی- رنگ منتشر بدن او گندم گون است. صدای بم دارد. هم شیرینی دوست دارد و هم ترشی. شکم متناسب و کمر باریک است. خواب به اندازه است.
حال اگر صفرا از یک سی سی به ۵/۱ سی سی تبدیل شد. گرمی و خشکی زیاد میشود. لذا رطوبت کم میشود. هم بلغم و هم دم کم میشود. لذا حجم کم میشود. پس بدن یک آدم صفراوی باریک است.
بازوان عضلانی ندارد- اندام میانی یک مقدار درشت- مقّر انباشت گرما در بدن، قلب و کبد است. و خنکی لازم از بینی تأمین میشود. پس هرچه گرمای داخلی بیشتر باشد، بینی بزرگتر میشود.
پراکندگی مو در تن کمتر است- پوست گرایش به زردی دارد- رگها بر آشفته و پر است ولی در جایی خالی و در جایی پر- تمایل به سردی و ترشها، بیشتر است- واکنش سریع در رفتار- آنی عصبانی و آنی فروکش میکند. گاهی پر انرژی و گاهی کم انرژی- گاهی شاداب گاهی افسرده- گرما در بالاتنه معمولاً بیشتر است.
پایین تنه نسبت به بالاتنه نسبت به بالاتنه سرد است. بچه صفراوی موقع خواب بیقرار است. در رختخواب وول میخورد.
آرام یه گوشه نمینشیند- سرکلاس آرام نمینشیند- سؤالات بیجا میپرسد- اینها بیمار نیستند و این تیپ صفراوی است.
جلسه سیزدهم و چهاردهم:
پاییز همه کت میپوشند، صفراوی با یک پیراهن است.
تیپ دموی: افزایش دم یعنی زیاد شدن رطوبت و گرما باهم.
سر بزرگ- شانههای درشت و پر- بازوان بزرگ و قوی- قامت بلند کمتر دارند- بلو دهان بزرگ (چون کبد گرم است)- چشم درشت- پوست گل گون (زمان سرحالی)- پراکندگی مودرتن فراوان- فر درشت مو- مشکی و خرمایی سیر- بینی بزرگ- کیفیت مو (رنگ- پراکندگی- پیچش و…) در هر ناحیه از بدن ویژگی بارزی از مزاج همان ناحیه است. مثلاً روی قلب و… مثلاً رویش موی زیر بغل یعنی بروز گرمی- دموی هم ترش زیاد میخورد و هم شیرینی- استعداد شک بزرگ دارد- اگر بخواهد میتواند خواب زیاد داشته باشد- اگر بخواهد میتواند کار زیاد انجام دهد- در تمایلات جنسی زیاد- رگها بیرون زده و برافروخته است- رگ گردن و صورت برافروخته. از نظر روانی گرم است- دو عشق پر شور و پرحرارت است- ابداع- تنوع طلبی- اختراع- ابتکار- مدیران برتر جهان دموی بودند- انقلابیون برجسته(جلوههای رفتاری دمویها).
غلو میکنند- عصبانیت آن طول میکشد تا پایین بیاید.
(انواع دم داریم- انواع بلغم داریم- انواع صفرا داریم- انواع سودا داریم که در فایل مزاج شناسی تخصص گفته میشود.)
بلغمیها:
سردی باعث افزایش حجم میشود. همچنان که هرچه آب در لیوان سردتر شود و یخ بزند و حجم آن افزایش مییابد. پف میکند- بدن پف میکند.
شیرینیها (گرمیها) لاغر کننده و سردیها چاق کننده- آدمهای گرم و خشک لاغر و آدمهای سردتر چاق
نوع چاقی بلغمیها چاق صاف است. عضلانی نیست- پف دارد- درشتی صاف و غیر عضلانی- سر کوچک- تناسب بینی و صورت خوش فرم میشود- بینی و دهان کوچک میشود ولی چشم او درشت میشود- هرچه چشم روشنتر سردتر و هرچه تیرهتر گرمتر است- اندام درشت- پراکندگی عروق در تن کم است- عروق پنهان پنهان است- رنگ سفید- بدن چاق غیر عضلانی- موی سر نازک و کمرنگ و سخت
پراکندگی مو در تن، موی نازک کرکی است- هرچه مو نازکتر، روشنتر، سختتر میزان سردی بیشتر است. چون رطوبت در بدن زیاد است، تمایل به آب کم است. تمایل به شیرینی بیشتر است- از ترش میرنجد- تمایل به فصل گرم- غذاهای گرم مزاج بیشتر است- هرچه رطوبت بیشتر صدا زیرتر است- چون معده سرد است شکم استعداد بزرگ شدن دارد- (سردی تزریقی بیهوش، اندام میانی را چاق میکند.)
در رفتار آرام است. (آب آرام نفوذ میکند بعد یک ساختمان فروکش میکند.)- انعطافپذیر است ولی دست از حرکت خود برنمیدارد- انسانی مرموز است- همیشه ظاهرش با باطنش فرق میکند- آب پنهان کننده است و نهنگ در دل خودش در دریا پنهان میکند ولی ریگ هم دارد- ناخود آگاه آشکار میکند- ریزبین- به نکات ریز توجه میکند- آب در ظرف همهی گودیها را فرا میگیرد- از گرمی لذّت میبرند- آب درمانی برای همه غلط است- آب درمانی برای صفراوی درست است ولی برای بلغمی بیماری زاست- از شعر خوشش میآید ولی شعر نمیگویند- تفکر کلان ندارند- آب نگهدارنده است- بلغمی نگهدارنده است- گرایش به ریاضیات محاسبات دقیق کار بلغمیهاست. خودگرایی- آب سرازیری میرود- احتمال شکست- عدم موفقیت- احتمال خیانت همیشه در ذهن آنها موج میزند- هرچه سردی بیشتر، منفیگرایی بیشتر میشود- خسته و سخت هستند- زود رنج هستند- زود خسته میشوند
تیپ سوداوی:
سردی و خشکی زیاد شده است- اندام باریک و لاغر- بدن عضلانی نیست- لایه نازک گوشت- سینه لاغر- بازو لاغر- ران و ساق و باسن همه لاغر- پراکندگی مو در تن کم و فردار (فر کوچک- ریز) است.
هرچه سودا بالاتر فر درشتر و تعداد فرها بیشتر است- مثل موی سر- ///////////- موی سینه دایره دایره (از شدت خشکی)
(جنس موی اندام جنس باروری سرد و گرم را مشخص میکند)- پوست خشک- تیره- پوست فقط یک معیار است- سیاه پوست تمام سیاه ممکن است بلغمی باشند- هم گرایش به شوری دارد هم شیرینی ولی سوداوی بیشتر شوری دوست دارند- تمایل برشی به غذا دایر- زود گرسنه میشوند و زود سیر میشوند.
تمایل جنس هم برشی است- سودا چون زود سیر میشود شکم آن بزرگ نمیشود- در رفتار جدی- دقیق- آرام- بیش از اندازه عاقل است- زندگی نظامی- بینظمی رنجش میدهد- ریسک نمیتواند بکند- با بخشش مخالف است- انعطاف ناپذیر (خیلی دیر) است.
حسابداری و بازرسی در خون آنها است. رشتهای را میخوانند که بازار داشته باشد- شما پول در میآورید و خرج میکند ولی او حساب کتاب دارد- کنجکاو و دقیق- شکاک- انها هیچکدام بیمار نیستند بلکه تیپ آنها این است.
حفظ تعادل مزاجی یعنی بهداشت.
عدم وجود اطلاعات پیرامون مزاجهای گوناگون، موجب بروز بحران در جامعه بشری شده است. نابجایی تغذیه داریم و…
درس پانزدهم و شانزدهم و هفدهم
چون جایگاه صفرا در اندام فوقانی است، باعث سردرد میشود، سردرد صفراوی، درد از جلوی سر بروز میکند و چشم و پیشانی را میگیرد و این درد زمان گرما افزایش مییابد. با بوی عطر تشدید میشود. با غذای گرم مزاج زیاد میشود و با سرکه، آبلیمو، ماست، دوش سرد آرامش مییابد. ممکن است اندام پایین سرد باشد. که باید موضعی آنها را گرم کرد. مثلاً پارا با نمک گرم میکنند. (شصت پا ۲۰ دقیقه در نمک، کل ساق گرم میشود.)
اگر صفرا در عروق از این حد هم بیشتر شود به تاولهای صفراوی میانجامد. خارش پوست دارد.
اوج صفرا در اندام انتهایی موجب ذوب چربی زیر پوست میشود و پوست جدا میشود.
همچنان که برای خارش پوست سرکه انگبین داریم برای این هم سرکه انگبین مناسب است. ولی طول درمان این بیشتر است. (شبی یک لیوان).
اگر صفرا در گوارش زیاد شود. (خون با صفرا رقیق میشود و به اندام انتهایی میرسد ولی اگر صفرا کم شود خون غلیظ میشود و به اندام انتهایی نمیرسد.) کسانی که دست و پای سرد دارند چون صفرای خون آنها کم است.
دیابت سرداز زانو به پایین فوق العاده سرد است. بنابراین اگر اندام پایین مثل پا زخم شود دیگر درمان نمیشود. باید اندامشان را گرم کرد. عسل درمان اینهاست و هر داروی گرم. مثلاً گزنه- زنجبیل- فلفل- عسل- فشار سرد هم دارد- تا هرجا مو دارد گرم است و هرجا مو ندارد سرد است.
عطش زیاد میشود. تمایل به ترشیها زیاد- صفرا بلور میشود مثل زرده تخم مرغ- در کیسه صفرا انباشت میشه و تبدیل به سنگ کیسه صفرا میشود- کسانی که کیسه صفرا ندارند خودشان باید همیشه صفرای خون خود را تنظیم کنند.
اگر صفرا در خون محلول، در کبد محلول و لزج شد و با بلغم موجود در کبد در آمیخت، شکل سبز رنگ پیدا میکند و مجاری کبدی را مسدود میکند- انسداد کبدی که آغاز سرطان کبد میشود- این افراد آتش میگیرند- جیگرشان آتش است.
اینها با خوردن غذا، استفراغ تلخ دارند (سبز رنگ، متعفّن)- هرچه بیشتر باشد به درمان نزدیکتر میشویم- درمان خوراکی سرکه انگبین است (تا زمانی که عطش شدید دارد). (طولانی شدت)- درمان مقطعی حجامت موضعی- اگر صفرا در معده رسوب کند تمایل به دفع و تهوع بیشتری دارد- در کبد احساس سوزش و داغی دارد ولی راه خروج ندارد- در معده راه خروج دارد. سوزش و داغی و تمایل به تهوع- این تهوع گرم است- تلخ مزاج است- تهوع سرد دهان بیمزه است. آتشین میشود.
گرم معده عاروق ندارد ولی سرد عاروق دارد.
صفرا در مغز اگر زیاد شود، سرکه را در سرکه انگبین بیشتر میکنیم- میتوانیم بجای عرق نعناع، کاسنی یا شاهتره قرار دهیم. (در سرکه انگبین)
حرکتهای تند پدید میآید- مغز سنگین است بخاطر رطوبت، رطوبت کم شود سنگین مغز کم میشود و رفتار سبک مغزی از خود بروز میدهد- تندو تیز است- نمیگذارد تو حرف بزنی- مثل گنجشک- باهوش- زود فهم- بیقرار- خواب ندارد- خواب بریده، بریده- باهوش بازیگوش- تمرکز ندارد- بیش فعالی- حوصله توجه ندارد- مصرف زیاد کاهو و سرکه خوب است- سالاد کاهو دائمی- عطر محمدی- گلاب- موها سیخ شده- گرمی بیش از حد در مغز- هرچه خشکی مغز بیشتر، درک مغزی بیشتر میشود ولی توان حفظ آن کم میشود- برای حفظ گرمی و تری (شربت عسل) با هم لازم است
(غده تیروئید نشانگر گرمی و سردی است)
اگر کم کار شود فرد چاق میشود (کلم برای تیروئید گرم مناسب است) و اگر پرکار شود فرد لاغر میشود (سیر برای تیروئید سرد مناسب است).
افزایش دم
جایگاه دم در سراسر بدن است- اولین تظاهرات افزایش دم در پوست موجب تعریق گرم میشود. پوست مرطوب ممتد گرم- سینه- صورت- شانه (بروز آکینه در اندام فوقانی ولی نه در سر) گاهی دمل در اندام میانی دارند.
نوع دمل سر سیاه درشت- غرور جوانی یعنی لوج غلبه دم (میتواند در هر سنی باشد).
رگ بسیار پر- دم هم به لحاظ وجود گرما تمایل به بالا دارد و تظاهرات آن در صورت بیشتر است- افزایش خلط دم ابتدا سر را درگیر میکند- سردرد میگرنی گرم کل سر را میگیرد- فصل گرما- اتاق گرم- عطر گرم- غذای گرم سردرد تشدید میشود- موقع خواب سردرد آرام میشود چون خواب سرد است- وسط سر میریزد- استعداد به انسداد عروقی و سکتههای قلبی سکته گرم بالاست- خلط گرم تبلور پیدا میکند و مجراها را مسدود میکند و میبندد- اگر در سراسر بدن منتشر شود و لزج شود و فشار خون گرم پدید میآورد.
(افراد صفراوی و سوداوی استعداد سکته ندارند).
بلغمیها فشار خون سرد نمک برایش خوب است.
دمویها فشار خون گرم نمک برایش مضر است.
فشار خونهای عصبی اغلب فشار خون سرد هستند.
دمویها در لمس گرمند- انباشب خلط گرم در یک عضو، آنرا در لمس گرم میکند- خارش دموی هم داریم که از کهیر شروع میشود- معمولاً کهیر را کهیر گرم (ترمز است. با خوردن گرمی بروز میکند. درمان حجامت است) میدانند ولی بدانید که کهیر سرد (رنگ سفید است. زمان سرما و استرس و غم بروز میکند) هم داریم.
اگر دم در گوارش زیاد شود، معده گرم میشود و تمایل به ترشی فراوان دارد- اشتها کم میشود- با خوردن ترشیها افزایش اشتها میدهیم- کاهش اشتها ناشی از گرمی معده است و افزایش اشتها ناشی از سردی معده است. هضم سریع ناشی از گرمی معده و کبد است و هضم کند ناشی از سردی معده و کبد (علائم عاروق- بوی بدن دهان- بوی بد دفع- قاروقور شکم- سنگینی معده پس از خوراک سردیها درمان خوردن گرمیهاست) است.
اگر دم (گرمی) در روان زیاد شود.
به تناسب گرایش تربیتی، به اوج آن میرسد. مثلاً ادبیات و شعر- اختراع- جنگ و… فازهای تربیتی جهت گیری حرارت مغز را تعیین میکنند- باهوش هستند- درمان بیماران زنجیری حجامت است. چند مرحله عام و یک مرحله سر
اغلب بیماران مراجعه به روان پزشکی سه دستهاند:
۱- افسردگی دارند بلغمیها هستند. (حجامت مضر)
۲- حالت هیجانی دارند دمویها هستند. (حجامت مفید)
۳- دو قطبی هستند bicullar: دو قطبیها صفراوی بلغمیها هستند. (با تدبیر باید عمل شود.
افزایش بلغم چاقی- پوست نرم و مرطوب- عرق سرد زیاد- کف دست خیس و سرد و پا هم همینطور- خواب زیاد- پف آلود- خستگی زود رس- در مقابل سرما رنج میبیند- گرما را دوست دارد- رگ پنهان- مثل تن اطفال- هرچه سردی بیشتر شود رگ پنهانتر میشود- نیاز به کرم مرطوب کننده ندارند. (کرم مرطوب کننده برای صفراوی و سوداوی مناسب است و برای درمان آنها سرکه انگبین بهترین روش است).
بلغم بیش از حد در گوشت موجب خستگی زود رس میشود. دردهای مهاجر: گاهی دست، گاهی کمر و… دردهای مهاجر، دردهای سرد هستند.
بلغم زیاد در مفاصل موجب ورم زانو- آرتروز سرد (در گراف فاصله زیاد است). (بیشتر در زنان در سن سردی ۳۵ به بالا)
در ستون فقرات بروز کند روماتیسم
در دیسک بیرون زدگی در مغز و روان
در مو موجب سفیدگی در استخوان زایده استخوانی
در فواصل اگر خیلی زیاد شود آرتوئید رمونوئید میگویند.
سرد و تر درمان: گرم و خشک
اوج اوج افزایش بلغم در بدن و روان موجب عات شدن بیماری میشود. البته ممکن است فقط یک اتفاق تلخ تنها روان را سرد کند.
افزایش در گوارش اشتها زیاد- سیری ندارد (ناشی از شدت رطوبت در معده)- این افراد را نمیتوان رژیم ترک غذا دارد- باید معده را ابتدا گرم کنیم تا رطوبت کاهش یابد گرم و خشک باید داد- گرمیهای آرام- درمان باید آرام صورت گیرد= تا میتوانید با غذا درمان کنید- تا میتوانید با دارو مفرد درمان کنید. تا میتوانید با داروی مرکب ساده درمان کنید= نصیحت امام صادق(ع) و نصیحت رازی.
داروهای مرکب پیچیده دارای عوارضی هستند که به دلیل آشنا نبودن مردم با طب سنتی نباید تا حد ممکن از آنها استفاده کرد. بهترین کار درمان آرام است. در صورتی میتوان از معجونهای سنگین استفاده کرد که منجر به بیمارستان سنتی باشیم و بتوانیم بلافاصله بعد از بروز عارضه آنرا کنترل کنیم.
سردی در گوارش موجب بزرگی شکم میشود. معده سرد- حتی ممکن است صفراوی باشد ولی معده سرد باشد و شکمش زرگ شده باشد. افرادی که بیهوشی تزریقی داشتهاند هم مستعد چاقی هستند. اگر بخواهیم موضعی کمک کنیم با روغنهای گرم مزاج.
افزایش سردی در معده اول اشتها زیاد میشود، بعد عاروق، بعد دیر هضمی، بعد نفخ و بعد استفراغ.
چون خوب هضم نمیشود گاز تولید میکند و بوی بد دهان ایجاد میشود.
سردی در روده دفع گاز بیاختیار، هرچه به اندام انتهایی بوده برسد باعث عدم خود نگهداری میشود. دفع بیاختیار در کهنسالی بیاختیاری دفع زیاد داریم زیرا سن سردی غالب است.
سردی در مثانه بیاختیاری در ادرار، در طفولیت باعث شب ادراری میشود حتی روز ادراری.
سردی در غدد جنسی مثل پروستات بزرگ میشود. با خوراک گرمی لاغر میشود.
سردی در اندام جنسی ابتدا تراوشات جنسی بیاختیار، بعد زود ارضایی، بعد ریزش جنسی ممتد و مستمر. (لوج بلغم در اندام جنسی) (مرد)
در زنان لاغری عضلانی اندام جنس، افتادگی گونه افتادگی سینه اندام جنسی افتاده.
تمایل جنسی کاهش اورگاسم دیررس، ترشح جنس رحم سرد میشود. و نهایتاً منجر به ناباروری میشود. نطفه یخ میزند.
سردی در اندام جنسی زنان اثرش از سردی در اندام جنس مردان بیشتر است. زیرا در زنان محل تحریک جنس از موضوع جنس دور است. در زنان سینه، به گرمی بیشتری نیاز دارد برای رسیدن به اندام جنس، در مردان محل تحریک در کمر است. اگر غده جنس در سینه تحریک شود ولی حرکت نکند، انباشت میشود و تکرار انباشت موجب بروز بلغم تبلور یافته میشود. و تبدیل به کیست و نهایتاً سرطان سینه میشود. علّت وجود سرطان سینه در زنان تکرار تحریک جنس و عدم تخلیه آن است. بلغم متبلور سودا.
بیشترین بیمارریها ناشی از شدت سردیاند. کیست تخمدان از سردی است. (حمام در ایام پریود موجب جذب رطوبت میشود و باعث کیست تخمدان میشود.) خداوند عبادت را از زن پریود، در صورت نیاز به حمام، حمام فوری سرپایی. (EMER) راحتترین درمان خوراکیهای گرم انجیر- زیتون- عسل- اسفند (درمان تمام دردهای سرد- شتاب درمان آن بسیار بالاست. اسفند زداینده بلغم و سوداست. بسیار نافذ است.
مصرف اسفند در شب- پودر اسفند با عمل درمان انسداد عروق قلبی سرد است. (۱ (اسفند به ۳ عسل)
پودر فلفل ۱ واحد+ ۳ واحد عسل دوپینگ ورزش بسیار قوی.
در سیستم ورزشی اگر تمام غذاهای گرم را به شکل منطقی ببینیم تمام ورزشکارهای ما قهرمان میشوند.
ایران موقعیت گرم و خشک دارد. اروپا رطوبت دارد. ورزشکاران ما در اروپا کم میآورند: ۱- سردی محیطی ۲- سردی غذایی
درس هجدهم:
افزایش سودا سودا در ساخت استخوان، مفاصل، در گوارش برای حالت دفع، نیاز است. اگر از حد تعادل بیشتر شود. سردی و خشکی زیاد میشود و گرمی و تری کم میشود لذا حجم کم میشود و بدن لاغر میشود. پوست خشک و بدن چروکیده میشود. طراوت رنگ ندارد- باریک اندام قد بلند یا قد کوتاه
سودا در پوست موی خشک و مجعد- فرهای ریز، ریز- فر سیمی مثل سیم ظرفشویی- صفراوی و دموی فر درشت دارند. سوداوی هیچوقت تاس نمیشود. اگر یک زن سوداوی ریزش مو داشت قطعاً از سردی است و ریزش موی او بصورت سکهای و یک در میان است. درمان خوراک گرم. از نسخههای پیچیده حکمای قدیم نباید بدون آگاهی استفاده کرد عارضه میدهد. از نسخه ساده استفاده شود. سینههای برجسته ندارند- سینه فرو رفته صاف دارند- سر متوسط به سمت کوچک- بینی کوچک فن کوچک دارند. ناخن آنها خشک است- در رفتار خسیس هستند- بسیار جدّی- چشمها متوسط- لب و دهان باریک و کوچک- سوداوی لب کلفت نداریم-
افزایش سودا در خون در اندامهای میانی که حرکت کم است، مثل سینه- کمر رسوب سودا میشود و موجب اگرمای سوداوی (هم در لوج گرما و هم در لوج سرما) میشود.
پدید میآید. با خوراک خشکیها. خارش یعنی فریان نیاز به رطوبت. خشکی زیاد منجر به ترک میشود و آنقدر باید بخاراند تا خون بیاید. خون که بیاید مرطوب میشود و بهتر میشود.
تغییر موقعیت زیست (شمال)- حمام رفتن کاهش اگزمای سوداوی.
پسوریازیس سوداوی هم داریم. در اصل هم پسوریازیس گرم داریم و هم پسوریازیس سرد داریم.
پسوریازیس گرم که در افراد دموی پدید میآید با دو تا سه تا حجامت فوری میپرد ولی سرد خیلی مزاحم و مزمن است. در سرد ابتدا باید بدن را با سرکه انگبین مرطوب کنیم و سپس حجامت کنیم. البته در اینجا از سرکه انگبین سرد.
یعنی داروی راسط به جای نعناع از کاسنی استفاده میشود. اسم سنتی پسوریازیس، داء الصدف است. واگیردار نیست.
خشکی از این که بیشتر شود، یک خشکی فراگیر در پوست پدید میآید. به راکتیوزیس تبدیل میشود. پوست بدن مثل گونیهای کنفی میشود. سفت و خشک. (لوج تظاهر سودا در پوست) بخصوص اندام میانی و شانه و…
سودای زیادی در خون: تظاهرات غلظت سودا در سر موجب انسداد عروق در سر شده و سردرد سوداوی پدید میآورد. سردرد سوداوی کل سر را در بر میگیرد- وقتی درد میگیرد فرصت آرامش ندارد و ناحیه عروق ریز (دور چشم) درگیری بیشتر است. هرچه سودا بیشتر یعنی فشردگی بیشتر و هرکجا سودا (فشردگی) بیشتر شود طنین صدا بیشتر است. پس اینگونه سردرد به صد احساس است. به نور حساس است. نور هم به عنوان جلوه گرمی آنرا خشکتر میکند، تشدید میشود. فشار دادن سرد دستمال بستن باعث میشود در یک لحظه درد سبک شود زیرا جابجایی اتفاق میافتد.
میگرن گرم فقط با بالا رفتن سن درمان میشود زیرا با افزایش سن سردی پدید میآید که برای میگرن گرم خوب است. ولی میگرن سرد هرچه سن بالاتر میرود میگرن بیشتر میشود.
تظاهرات سودا در صورت: اول یک لکه ریز کوچکتر از عدس پدید میآید. سپس یک هالهای تیره دور چشم و حاشیه صورت را میگیرد بعد دست و… . ابتدا قهوهای کم رنگ بعد پر رنگ میشود.
چون عروق چشم ریزترین عروق است اول خود را نشان میدهد. مستعدترین افراد به بیماری پیر چشمی هستند. پیر چشمی، رسوب سودا در دو چشم است. با مالش چشم خون حرکت میکند و لحظهای بهتر میشود و دوباره حالت اول.
درمان پیرچشمی: سرکه انگبین گرم همانطور که لک صورت از بین میرود، پیر چشمی هم درمان میشود.
چهره روشن میشود:
۱- درمان سیستمی سودا از کل تن میرود
۲- درمان موضعی همیشه نیازمند کرم
طول درمان مزاجها:
صفرا ۷ تا ۴۰ روز گاهی ۳ تا ۷ تا ۴۰ روز
دم ۴۰ روز به بعد
بلغم ۸۰ روز به بعد
سودا ۱۲۰ روز به بعد
بهترین زمان مصرف دارو اول شب، سپس صبح. در قطع کردن دارو هم اول صبح و بعد شب را قطع میکنیم. دارو در ظهر مناسی نیست مگر اینکه خیلی نیاز باشد. (شب را از ساعت ۵ و ۶ بعد از ظهر تعریف میکنیم.) بخصوص در درمان بیماریهای بلغمی حتماً باید شب دارو داده شود.
افزایش سودا در درون در عروق درشت:
اندام انتهایی را درگیر میکند. رسوب در عروق ران: واریس. یا در ساق. چه واریس ریز چه درشت. معمولاً واریس در پا است. واریس در بیضه هم سوداوی است. حتی اگر ناشی از ضربه (سودازاست) باشد.
رسوب سودا در انتهای انگشتها تولید برگر میکند. انگشت سیاه میشود و در طب کلاسیک قطع میکنند.
درمان برگر ترک سیگار مفید است ولی درمان نیست. باید اصلاح مزاج شود. باید نوع سودا شود.
(چرا سوداوی سیگار دوست دارد چون گرمی مقطعی به او میدهد. یک سیگار به مدت ۱۵ تا ۲۰ دقیقه سر را گرم میکند. بعد دوباره سیگار بعدی.
دمویها تریاک دوست دارند- بلغمیها دنبال تریاک نمیروند- صفرا میروند دل وسط راه میگویند ترک میکنیم. کسانی که بیشتر از همه به سیگار نزدیک میشوند بلغمیها و سوداویها هستند: بخاطر شدت سردی آنها.
(زیره لاغر کننده هست دل چین و چروک صورت پدید میآورد.)
درمان برگر سرکه انگبین مداوم- اگر در آستانه قطع انگشت است بایستی فوراً حجامت عام شود و حجامت ساکرا و ساق. حجامت ………….. بین پاشنه و قوزک پا و فوری زالواندازی.
زالو یک تزریق دارد و یک مکش. با تزریق زالو خون رقیق میشود و به درمان نزدیک میشویم. اگر سودا در اثر آسیب پدید آمد مثلاً در اثر یخ زدن پا در برف: سرکه انگبین.
اگر سودا در داخل مثل روده نفوذ کند: بواسیر و یا هموروئید گویند. اگر سودا خشک شود میشود شقاق به شکل یک دکمه بیرون میزند و یا در داخل.
رسوب سودا در سر همان طومور است. چون جنس یکی است و فقط جایگاه ظهورش متفاوت است پس درمان آن هم یکی است. (درمان سرکه انگبین- دوسین- حجامت حمام و حجامت سر).
جلسه نوزدهم:
هرگاه سودا در اندام تحتانی بیافتد، تبلور سودا میشود سرطان یا کنسر- سرطان بدخیم اندام تحتحانی. سرطان خوش خیم اندام فوقانی
هرچه به اندام انتهایی میرویم بدخیمتر میشود و درمان سختتر است.
تبلور عالی سودا در یک نقطه میشود سرطان. اما به تناسب اینکه نوع سودای پدید آمده از چه جنس باشد درمان آن فرق میکند.
انواع سودا: ۵ نوع سودا داریم.
مثلاً اگر یک فرد سرطانی در امام رضا (ع) شنا گرفت یعنی اینکه سودا یک بیماری سرد است و خود را در معرض یک پرتو معنوی فوقالعاده گرم قرار داده و خوب شده است. (تأکید رکن پنجم نقش بسیار مهمی دارد.)
پس معجزه نیست بلکه در قالب قوانین خداوندی میباشد.
اشک دفع بلغم اضافی است. وقتی انسان به اوج سودا برسد توان گریستن ندارد. هرگاه کسی نتوانست بگرید، بیمارترین، بیمارهاست. باید تن گرم شود تا اشک بریزد.
سودا در گوارش:
یک آدم سوداوی زود گرسنه میشود و زود هم سیر میشود. سوداویها از گرمیها تمایل بیشتر به شوری دارند. از شیرینی زیاد خوششان نمیآید. معده حجم کم دارد. کم سوداوی داریم که شکم بزرگ باشد و چون سودا سرد و خشک است، استعداد یبوست بالاست. (یبوست کلمه عربی است یعنی خشکی).
خشکی و سردی باعث یبوست است. لذا با گرمی درمان میشود.
فقط یک دسته از یبوستها هستند که با ترسی درمان میشود. مثلاً آب بخورند، کیوی بخورند و ماست بخورند. ولی این کار درستی نیست بلکه بایستی گرمی و تری بخورند. مثل گلاب (فشار هم وارد میکند)، شربت عسل،… .
عسل خودش را به موضع درد میرساند. هرگاه بخواهیم سرعت اثر دارویی را زیاد کنیم به آن عسل میافزائیم. (عسل حامی دارو به موضع دود است.). مثلاً کاهو را به خاطر فیبر ولی با شربت عسل بخور.
سودا باعث سردی اندام انتهایی میشود. دیابتیها که اندام انتهایی آنها در لمس سرد است، دیابت سرد دارند. اگر نتوان لمس کرد با رؤیت موی موضع میتوان فهمید که سرد است یا گرم. مو نباشد سرد است.
دیابت سرد: درمان سرکه انگبین- اگر از عسل میترسی گزنه بخور- یا هر داروی گرم مثل زنجبیل بهترین روش مصرف گزنه، سوپ گزنه است. یا کوکوی گزنه- برای خون رسانی به زخم دیابتی (مثلا پا) باید حجامت ساق بگیری و مسیری را که گرم میشود زالو اندازی کنی. یک دفعه نمیتوان اندام انتها را زالو بیندازی چون انتها تخلیه شده ولی مسیر برای خون رسانی آماده نیست. باید مثلاً اگر از زانو به پایین سرد است ابتدا از بالا شروع کرد و بعد به پایین رسید. عسل و زیتون مالیده شود و روی زخم دیابتی.
۵ واحد زیتون+ ۲ واحد عسل
DVT جلوه دیگری است از انسداد سوداوی.
سودا در اندام جنسی:
در مثانه، ریزش ادرار، قطره قطره. سودا و بلغم خیلی بهم نزدیک هستند.
در سودا نفع بیاختیار همراه با سوزش استو چون خشکی مجرا دارد: درمان سرکه انگبین گرم با سرکه کمتر. محیطی هم با ماش روغن گرم- روغن زیتون- کنجد- سیاه دانه
توانایی جنسی: تمایل زیاد ولی توانایی کم. مقطعی هم هست. ناباروری اگر در اندام جنس پدید آید حتماً باید به سردی محیطی توجه کرد.
اندام جنس اگر خیلی گرم باشند ممکن است نطفه بسوزد. خیلی سرد باشد ممکن است نطفه منجمد شود. باید معتدل شود. حتی با تعداد اسپرم کم ولی با رحم گرم میتوان باروری پدید آورد.
همه فیبرومها زمینه سرد دارند. تبلور بلغم که به شکل سودا در آمده است. (دقیقترین معاینه محیطی مو است.)
اعصاب: کل مشکلات اعصاب از سوداست.
موی روش نازک سرد است
موی ضخیمتیره گرم است
موی ضخیم خشک گرم و خشک است
موی نازک فردار خشک سرد و خشک است
تزریقهای موضعی بیحسی موجب تغییر طبع همان عضو میشود.
برای بزرگ نشدن شکم بعد از سزارین بایستی شکم را با روغنهای گرم آغشته بکنیم و خوراک گرم هم خورد.
خرما ضد افسردگی است برای مادران. (بی صبری از سردی است).
درمان هموروئی، سیستمیک است: روده را گرم میکنیم. یک قاشق مرباخوری بار هنگ+ یک لیوان عرق گلاب+ عسل (۴۰ روز). آرام آرام لاغر میشود و کوچک. اگر ماند حجامت ساکرال و اگر ماند ۳ یا ۵ عدد زالوی موضعی (کسی که کاندید جراحی است).
اعصاب: هرگاه سودا وارد اعصاب و مغز شود. یک انسان سوداوی با شاکله اصلی انسانی منضبط و جدی- خواب کم- خوراک کم- واکنش سریع- با جمعبندیهای همه سو نگرانه- ریزبین- زرد بو و زرد صدا میفهمد- اهل تردید به همه- ریر اعتماد میکند و زود شک میکند- به تناسب حوزه تربیتی رفتارش تغییر میکند. مثلاً اگر مذهبی و دینی باشد وسواس در نجس و پاکی پدید میآید. اگر آداب اجتماعی باشد، درگیر رنگ لباس. با هر نوع پیراهن یک کراوات و یک دکمه سردست- ناخواسته رنجیده میشوند- دوست زیاد ندارد- برای مشورت خواباند. دلی به عنوان تصمیمگیر خوب نیستند. تا این حد قابل درک است.
سوداوی در شغل بازجویی، خطرناک است. در بازجوییها (قضاوت) باید معتدل بود. حتی در سن کم بسیار فکر میکنند- مرد ترشیده و زن ترشیده – در دینداری لوج افراط- تعصباب قوی شدید
سودای بیش از حد: به خیال پردازی میرسد- در حال خواب یا بیداری- اگر به کسی بدبین باشد در ذهن خود تصویر خیانت میسازد- هر خوراکی گرم و خشک استمرار خیال سازی درست میکند مثل تریاک و هروئین و کراک
جلسه بیستم:
انار سودازاداست. هم تری دارد و هم سردی و ترش نفوذ کننده. انار بهترین داروی طب اسلامی برای دفع وسواس. روزی یک عدد انار کامل با ذکر بسم ا… درمان وسواس است. نشر روزی ۳ عدد.
همه وسواسها سوداوی هستند. اگر هم برخی آدمها تن آنها علامت سودا نداشته باشد ولی وسواس دارند اینها سودا در سر دارند. به اینها میشود جذبی کمک کرد. مثل شستشو با سرکه یا با ژل گل ختمی (نفوذ کننده).
هرگاه بیخوابی به سر بزند از خشکی است. یا از سودا یا از صفرا. باید رطوبت داد.
ماست- دوغ- داروهای سرد خواب آورند. بوی ترشیها- بوی سرکه و… .
افزایش بیشتر خشکی در مغز منجر به تولید صدا در سر میشود. صدای سکوت، در موقعیت جغرافیایی گرم و خشک و سرد و خشک زیاد میشود. و در محیط مرطوب بهتر میشود.
صدای گوش ناشی از سودای زیاد است. (بیماری طنین)
سودا در بویایی موجب زرد فهمیدن بو میشود. لذا حیوانات که سوداویتر هستند زودتر صدا و بو را میفهمند. مثل مورچه، سگ تبلور عالی سودا است- سگ سیاه سودای بیشتر دارد- حکمای قدیم هر حیوانی را برای یک کار استخدام میکردند.
درمان فوری سودای زیاد مغز سرکه انگبین مداوم- تاج گل ختمی- حجامت عام- ۲ هفته بعد حجامت ما ستوئید و بالاخره زالو روی پشت گوش. خیلی فوری اثر میکند. زیرا زالو یک تزریق دارد که ابتدا سودای مغز را سیال میکند. پس سریعتر درمان میشود.
خیلی دیوانه بود، تاج هندوانه. پوست خالی از هندوانه- اما خوردن خود هندوانه بدتر میشود.
صدای سر دو جوراست: صدای سوت (خلط خشک) و صدای کولر (خلطتر). هرچه صدا تیزتر شود، خلط خشکتر است.
بیعارضهترین و قابل کنترلترین
بهترین و کاملترین درمان با سرکه انگبین است. اگر سردی آن اذیت کرد میشد آنرا تغییر داد. مثلاً اگر سرکه یک واحد است میشه کرد واحد- یا به سرکه انگبین آماده عسل بیشتر اضافه میشود. هرچه طول درمان بیشتر شود، تغییرات رنگ پوست و فرم مو پدید آید، تغییرات در رفتار هم ایجاد میشود.
ربط مستقیم شکل ظاهر (رنگ صورت- چروک- پراکندگی عروق (سوداویها عروق برجسته نازک دارند)) با رفتار.
یک نفر سیاهپوست میتواند هر طبعی داشته باشد. که ویژگیهای دیگر غیر رنگ پوست را باید ملاک قرار داد. سودا یعنی خلط لزج.
سوای آمده از سودا ماندگاری بیش از حد تبدیل به سودای ناطبیعی میشود. یا خون که گرمی و تری دارد رطوبت آن گرفته شود و حرارت بالا رود و خون سوخته میشود سودا. یا صفرا که باید در خون با در معین باشد، بیش از حد باشد، خون را میسوزاند و تبدیل به سودا میشود (سودا آمده از صفرا).
یا بلغم از حد خود بیشتر شود، غلیظ میشود و یخ میبندد که سودامی آمده از بلغم (بیشتر در اروپا) است.
پیدایش سودا:
از شدت مصرف غذای سرد زیاد یا گرم زیاد- حضور مستمر در هوای سرد شدید و هوای گرم شدید، حضور خود و نقض در هوای سرد و گرم- از سونا داخل حوض آب یخ به شدت سودازاست- حضور در موقعیت جغرافیایی با اختلاف فشار شدید- غم مستمر- شادی بیش از حد (خنده خوب است: تبسم)- در معرض صداهای مستمر بودن- در معرض بوهای مستمر چه گرم و چه سرد (طبیب حق ندارد خود را معطر کند. چون هر بیماری یک مزاجی دارد)- فلفل بخاطر شدت گرمی سودازاست- سیاه بیشتر قرمز کمتر- فکر مستمر (گاهی دیوانه باش. یعنی از عرف متعارف خارج شدن. (آواز خواندن- جک گفتن و…)
مصرف اکس- مواد مخدر خیلی گرم سودازاست- تریاک ۵/۳ تا ۷ ساعت نعشهای (گرمی) و بعد خماری(سردی)- داروهای ترک تریاک از خود تریاک به مراتب بدترند- ضربه در یک ناحیه سودازاست- شوک سودازاست- سکته بخاطر غلظت خون ناشی از سودا. (چه مثبت چه منفی)- غم فراق و جدایی- لوج عشق افراطی- استمرار مشروبات الکلی سودازاست- استمرار مصرف داروهای گیاهی فوقالعاده گرم لوج نفرت- حسادت- حرص- آز- کینه- شک مستمر- بدبینی بیش از آنکه زیان به دشمن وارد کند به خودتان وارد میشود- (اگر نمیتوانی نیکوکار باشی، خیر اندیش باشد). اندیشه مستمر منفی سودازاست- استمرار مصرف غذا یعنی زیادخوری- حرام خوری
جلسه بیست و یکم:
درمان به صد است و تقویت به عین است.
مثلاً اگر سودا زیاد شده باشد، سودا زدا میخواهد. اگر صفرا زیاد شده باشد، صفرا زدا. اگر بلغم زیاد شده باشد، بلغم زدا، اگر گرمی زیاد شده باشد، سردی. اگر سردی زیاد شده باشد، گرمی هر خلطی در بدن کم شده باشد، همان را باید اضافه کرد، اگر سردی کم شده باشد، باید سردی داد. اگر گرمی کم شده باشد باید گرمی داد.
مشکل بزرگ در درمان وقتی است که مجموعهای از اخلاط زیاد میشوند. (غلبه اخلاط) در درمان طب سنتی هم اگر رعایت مزاج نشود عارضه وجود دارد حتی با تجویز آب. عسل در قرآن شفا گفته شده ولی همین عسل را نمیتوان بدون توجه به مزاج تجویز کرد. عوارض جانبی یعنی نابجایی مصرف. خواب نابجا هم عوارض دارد. خواب کم انرژی را میگیرد. خواب زیاد هم عوارض دارد.
پایه بر مبنای مزاجشناسی است. دارو محدود، داروهای اصلی، مادر، اساسی. (تقریباً ۴۰ مورد)
این داروها، کاراییهای مؤثر فراگیر دارند.
یکی از مشکلات در درمان طب سنتی، ناباوری مردم است.
منطق انبیاء این است که دارو باید ساده، ارزان، در دسترس باشد. (طب اسلامی)
داروی مفرد برای درومان بیماری مفرد.
انجیردرمان کننده پوکی استخوان و تقویت عضلات. (۷ عدد انجیر شبانگاه) [هضم انجیر از زیتون طولانیتر است.]
زیتون زیبایی پوست و جوان کننده. (روزی ۷ عدد زیتون صبحگاهی) [هضم انجیر از زیتون طولانیتر است.]
هرگاه مقدار دارو از حد متعادل آن بیشتر شود، اثرش کاهش مییابد.
حجم دارو کمتر طول درمان طولانیتر (این بهتر است)
دوره درمان= ۴۰ روز (سازگاری مزاج)
اگر انواع فلزات مختلف در بدن کم شده باشد، با دلم درختی مصرف کنید. حداقل ۳ عدد و حداکثر ۲۱ عدد. ۱۴ عدد در روز مورد نیاز همه همراه با جذب کامل بزاقی.
خرما از ۳ تا ۷ عدد در روز نیاز است. هرچه غذاها گرمتر شود، زمان مصرف به شب نزدیکتر. (۴۰ روز)
عسل
اسفند برای بیماریهای سرد مناسب است. (۴۰ روز)
نعناع برای بیماریهای گوارش سرد. از اسهال و استفراغ خونی تا مسمومیت گوارشی تا دل درد سرد با هر زمینهای برای سریع اثر کردن با عسل. (عرق نعناع با عسل).
رازیانه بیشتر مخاطب زنان است. (عرق رازیانه با عسل).
عسل نقش حامل را دارد و دارو را به موضع درد میرساند.
کاسنی (سرد و معتدل) یک داروی متمایل به سرد برای بیماریهای گرم مناسب است.
شیر گاو سرد متعارف بهبود در جامعه برای بیماریهای گرم مناسب است.
خاک شیر با آب گرم، گرم میشود و با آب سرد، سرد میشود. مزاج مختلف دارد.
بنفشه خودش را با مزاجهای مختلف سازگار میکند. (هرجا در تشخیص مزاج دچار تردید شویم از بنفشه استفاده میکنیم.
در بحث درمان در جامعه، زنان از مردان مهمترند و ارجعیت دارند. زیرا زنان فرهنگ هر جامعهای میسازند. زنان با روشهای مختلف حاکمیت میکنند: بعضی با گریه، بعضی با نازو اشوء، بعضی با تبعیت.
زنان چینیها میگویند: ما با تبعیت از مردان بر مردان حکمفرمایی میکنیم.
جامعه شناس غربی: یک زن با فرهنگ در جامعه بیش از سه مدرسه ارزش دارد.
زمانیکه چند خلط باهم غلبه داشته باشند در طب سنتی آمده دفع خلط از طریق خون: حجامت. اگر میترسد باید سرکه انگبین بخورد. (حدود ۷۰ الی ۸۰ درصد بیماریها را پوشش میدهد.)
[ مراتب مقامات سرکه: اول سرکه انگور(۱) دوم سرکه خرما (۲) سوم سرکه انجیر (۳) چهارم سرکه سیب (۴) پنجم هر سرکهای (۵)].
سرکه انگبین بسیار قابل انعطاف است. مقدار عسل و سرکه و… را میتوان تغییر داد. مثلاً اگر با خوردن آن، گرمی کرده، سرکه آن را زیاد کن.
اگر با خوردن آن، سردی کرده، عسل آن را زیاد کن.
۱- سرکه انگبین بسیار فراگیر است. (غلبه دم، غلبه سودا، غلبه صفرا را درمان میکند).
۲- سرکه شیره. (انگور عسل گیاهی است). (روزی ۴۰ تا دانه کشمش کافی است تا جوان شوید).
انگور گرم و تر است. کشمش گرم و خشک است.
دیابتیها هم میتوانند بخورند. (دیابت گرم و سرد)
انگور سیاه درمان افسردگی است. (حضرت نوع (ع) بعد از حادثه بزرگ سیل و غرق شدن کل دنیا افسرده شد و به خدا شکایت کرد. خداوند فرمود: انگور سیاه بخور(مویز)).
حتی اگر فردی بلغمی باشد ولی یه مقدار کمی هم غلبه صفرا در کبد دارند (بطور مثال، بایستی ۳ تا ۷ روز سرکه انگبین نخورند. البته بهتر است از عسل بیشتری استفاده شود.
کسی که میل زیاد جنسی دارد ولی شرایط ندارد، سرکه انگبین متعادل کننده (کنترل کننده) است. کافور مناسب نیست.
نباید گرمی موجود در تن افراد را از بین برد برای سن پیری لازم است (ایجاد گرمی در بدن سخت است ولی سردی راحت است).
نعناع بحرانهای جنسی را چه در مرد و چه در زن کنترل میکند. درحالی که گرما و لطافت بدن را حفظ میکند. (استمرار مصرف نعناع به شکل خوراکی و یا واژینال میتواند موجب ناباروری شود)و یکی از راههای جلوگیری استفاده از واژینال نعناع (ژل یا عرق نعناع) است. مدت (۱۴ تا ۴۰ روز)
اگر بخواهیم تنظیم و طراوت هورمونی هم بدهیم تا باروری پدید آید در عین مال غلبه اخلاط دیگر هم از بین برود. سرکه انگبین با واسط رازیانه میدهیم.
برعکس اگر بخواهیم سردی بیشتر بدهیم بطوری که باعث اذیت شدن معده نشود، میتوان از سرکه انگبین با واسط کاسنی استفاده کرد. (مثلاً پیر مرد (نمیتواند سرکه بخورد) یا پیر زن (میتواند بجای سرکه، آبلیمو یا آب زرشک استفاده کرد) که خارش دارد.)
۲ واحد عسل- ۲ واحد رازیانه- ۱ واحد آب زرشک زن
۲ واحد عسل- ۲ واحد نعناع- ۱ واحد آب زرشک مرد
عمولاً بیماریهای سرد واضح هستند. ولی بیماری ناشی از خشکی معلوم نیست که گرم و خشک است یا سرد و خشک لذا سرکه انگبین (صفرا زدا، سودا زدا) میدهیم.
افتادگی گردن، پف، چروک سرکه انگبین رازیانه پراکندگی بدن. (غیر از رازیانه، انگور، شیره، کشمش). برای از بین بردن لک صورت سرکه انگبین.
معتاد سرکه انگبین
سرکه شیره با رازیانه- سرکه شیره با نعناع و…
انگور معادل شیر مادر است.
رژیم انگور: هفته اول صبحانه فقط انگور(۱)- هفته دوم صبحانه و ناهار فقط انگور (۲)- هفته سوم صبحانه و ناهار و شام انگور (۳) هفته چهارم هم مثل سوم (۴). غذای تکمیلی میتوان با دلم درختی استفاده کرد. روزی یک دانه به شکل آدامس.
رازیانه ۴۰ روز اول بصورت پیوسته. در ادامه هنگام پریود قطع میشود.
یکی از درمانهای گرد گرفتگی، دیس منوره، آمنوره، هایپومنوره، پریود نشدن، درد قبل از پریود، ناباروری اولیه، ثانویه، عرق رازیانه و عسل است.
افسردگی حتماً باید رازیانه باشد.
چای سودازاست. از این جهت اعتیاد آور است.
هر چیزی باید عاقلانه و بجا مصرف شود.
یک فرد سیگاری، بخاطر گرمی اولیه سیگار، از آن استفاده میکند بنابراین برای ترک سیگار باید گرمی نیاز تن را با چیزی دیگر جبران کرد مثلاً عطر گرم. حتی بجای سیگار میتوان از برگ خشک شده زیتون در پیپ استفاده کرد که بسیار هم مفید است.
تخم گشنیز سرد است و دود سردی هم دارد. مناسب نیست.
اگر همه اندامها سرد باشند ولی کبد گرم باشد اسفند با سرکه انگبین مناسب است.
محل گزش زنبور را با سرکه باید شست. خوراکی عرق نعناع با عسل.
سودای ناشی از مسمومیت دارویی را با ۴۰ روز سرکه انگبین و بعد حجامت درمان میکنیم.
کار حکیمانه استفاده بجای دارو برای بیمار. (تطبیق دارو با مزاج مخاطب)
پزشک فقط تجویز دارو.
قهوه بسیار سودزاست و باعث بیدار ماندن در شب است.
اسانس نعناع به پیشانی، خواب میپرد ولی انرژی هم دارد.
برای خوابیدن کاهو با گلاب و عسل.
درس بیست و دوم:
درمان درست بیماری وقتی حاصل میشود که در زمینه بروز بیماری به جمعبندی درستی رسیده باشیم.
مثلاً علّت میخچه از دیدگاه طب سنتی چیست؟ تبلور سوداست یا یک نوع بلغم یافته است. دوره درمان ۴۰ روز یا آبریزش شدید چشم چیست؟ بلغم افزایش یافته است درمان بلغمزدا.
ژنتیک یعنی مزاج. مزاج به مرور تغییر میکند. به مور چند نسل. چه گیاه. چه حیوان، چه انسان.
مثلاً گردو را اگر طوری در آورد از پوست که چهار چوب وسط آن به هم نخورد و بعد لایه یک دستمال کاغذی میپیچیم و زیر خاک میکاریم. اولین گردوی به عمل آمده دارای پوست کاغذی خواهد بود. گردوی کاشت بعد و بعدی و بعدی دارای پوست کلفتتری میشود.
انسان قابلیت برگشتن به مزاج معتدل خود و نسل گذشته خود را دارد.
تری گلیسرین یک خلط سرد است.
کلسترول یک خلط گرم است.
لذا با حجامت تیگلسیرین کم نمیشود ولی کلسترول کاهش مییابد.
ولی با فصد تریگلسیرین کاهش مییابد.
کاهش تری گلسیرین: خوردن غذاهای گرم
مزاج کوتون (سودازای شدید): گرم اول و سرد آخر است. (اعتیادآوراست.)
مزاج دارو را از طریق واکنش بیمار میتوان تعیین کرد.
مزاج گندم معتدل تعریف شده است ولی گندم الان خیر. دیگر آن اعتدال را ندارد. پوست آنرا گرفتهاند. الان آبی پوست گرفته شده است به سردی نزدیک شده است.
الان دستگاه آردکنی با ضربات شدیدی این کار را انجام میدهد ولی در گذشته با سایش آرام صورت میگرفته است. مزاج صنعتی و مزاج تربیتب هم بایستی تعریف شود.
مزاج صنعتی ابزارهای تولید غذا و پخت غذا و…: مثلاً در بندرعباس که هوا بسیار گرم است، فرد قاعدتاً بایستی از گرمی هوا بهره برد و طبعش گرم شود ولی حقیقت این است که این فرد دائماً زیر کولر گازی بسر میبرد. پس تکنولوژی و صنعت مزاج فرد را متأثر کرده است.
حتی معماری ساختمان هم در تغییر مزاج فرد تأثیر دارد. صداهای مستمر که به گوش میرسد هم در مزاج تأثیر دارد. استفاده مستمر از کامپیوتر هم سودا پدید میآورد.
سنگ نمک انتقال گرمی از زمین به پا
محل زندگی- محل کار سودازایی دارد.
هرگاه یک رفتاری مثبت یا منفی بیش از ۴۰ روز تکرار شود، تبدیل به عادت میشود عادت طبع ثانویه است مزاج تربیتی. فرهنگ هم یعنی عادت. مجموعه کتابهای و نوشتههای موجود در یک جامعه فرهنگ نیست بلکه مجموعه رفتارهای بروزی در جامعه فرهنگ آن است.
مثلاً یک انسان صفراوی به تام معنا، عصبانی نمیشود. چرا که خود را کنترل میکند. (ارزش تربیتی). بعضی از آدمها دوتا اخلاق دارند: اخلاق درونی (مزاج جسمی) (خانه) اخلاص بیرونی (مزاج تربیتی) (محل کار).
قرآن کل مشکلات را از طریق ایجاد عادت حل میکند. مثلاً کلمه تقوی ۳۶۵ بار تکرار شده است. کلمه یوم ۳۶۵ بار کلمه ماه(شهر) ۱۲ بار تکرار اِتقوا… برای ایجاد عادت. برای جهتگیری الهی.
درمان اخلاط مخلوط شده (اخلاط ترکیبی). با رویکرد درمانگری.
حتی موقع تولید ممکن است بچه چند مزاجه باشد. مثلاً سرگرم و تن سرد باشد.
۱- غذای خوراکی ۲- بویایی ۳- شنیداری ۴- پنداری ۵- جذبی ۶- دیداری ۷- لمس ۸- جنس
بیشترین جمعیت موجود در جامعه امروز، اختلاف سرما و گرمای کبد و معده است. معده سرد ولی کبد گرم نقشه کل شاکله انسانی (از خطوط ریز انگشت تا رنگ چشم و…) در نطفه پنهان است. که ممکن است بطور کامل اجرا شود و یا ممکن است بطور ناقص اجرا شود. بسته به غذای غالب مادر هنگام بارداری.
مثلاً بچه کاملاً صفراوی که بخاطر تعذیه ناصحیح مادر، دچار سردی زیاد معده شده است. که در این حالت شکل ظاهری بر مبنای صفرا هست ولی محتوا خیر.
جنس کبد گرم است و استعداد گرمتر شدن دارد.
جنس معده سرد است و همیشه دارای رطوبت است و استعداد سردتر شدن دارد.
جنس خیلی دیر تغییر مزاج میدهد.
این فرد تمایل به خوردن سردی (کبد گرم) دارد ولی با خوردن سردی اذیت (معده سرد) میشود.
هدایت کننده هوس، کبد است. معده سرد تولید گاز میکند. عاروق- باد- نفخ مثل ظرف ترشی.
اگر با خوردن غذای گرم باز هم معده نفخ داد یعنی شدت سردی معده بیش از حد متعارف است. لذا اینقدر باید غذای گرم خورده شود تا از شدت گرمای آن خود ظرف هم گرم شود. (تغییر مزاج معده)
حال مسئله دیگر این است که با خوردن غذای گرم، دوباره کبد گرم میشود و اذیت میکند گرُ میگیرد- خارش در تن- خشک شدن دهان- عطش دهان
بدخوری (آب بین غذا- تند تند و سریع خوردن (دلیل رایج)- سردی گرمی با هم خوردن- آب ناشتا خوردن- سردی ناشتا خوردن اینجا درمان ترکیبی مناسب است. اصل درمان از معده است. معده خانه بیماریهاست.
المعده بین الداء
خوب برای درمان معده سرد باید به آن گرمی میکنیم. لذا باید مراقب گرمی کبد نیز باشیم. لذا هرگاه گرمی اذیت کرد یک مقدار کم برای کنترل سردی خورده شود. سردیهای ملایم و کم مثل یک قاشوق مرباخوری آب لیمو و یا چند قاشوق ماست.
توجه: اگر بخواهیم دارویی برای گرم کردن معده بدهیم باید گرم و تر باشد نه گرم و خشک.
مثلاً برای معده سرد نباید فوری زنجبیل داد. یا فلفل. فقط در شرایط بیمارستان طب سنتی میتوان با داروی فوقالعاده گرم وارد شد که اگر واکنش داد از مصلح مناسب استفاده کرد.
در حالت درمان مطبی باید گرمی آرام داد: انجیر- زیتون- بادام و… عوارض جانبی فوری نداریم ولی دیر درمانی داریم که اصولی تر است.
حتی درمان سریع خود سودازاست. (در اندام مورد نظر).
از محیط خیلی گرم وارد محیطی خیلی سرد شویم سودای کلی در بدن ساخته میشود.
اگر هم بخواهیم سریع عمل کنیم و آنرا گرم کنیم بایستی همه جانبه عمل کنیم. یعنی خورنی گرم- روغن مالی گرم- روانی گرم و… .
عسل به تنهایی گرم و خشک است شربت عسل گرم و تر.
انجیر به شکل خیس شده. گرم و تر.
انگور گرم و تر زیتون گرم و تر آبگوشت گرم و تر نخود آب گرم و تر
سوپ گندم و نخود گرم و تر، سوپ جو سرد و تر ولی با روغن گرم معتدل میشود.
با این غذاها درمان طولانی میشود ولی بهتر است.
از ۴۰ روز شروع میکنیم تا ۱۲۰ روز. (دورهی تکمیل نطفه ۱۲۰ روز است.)
سه تا ۴۰ روز. در هر ۴۰ روز کنترل شود و در صورت تعدیل شود.
اگر در تشخیص مزاج شک داشتیم داروی تشخیص میدهیم. مثلاً بعد از ۷ روز دوباره معاینه شود. تا واکنشها بررسی شود.
وزیت مجدد خود یک درمان است. حتی فقط با دیدن. مطمئن میشویم که تشخیص درست بوده یا نه.
حال اگر تعادل به هم خورده بود. از نسخههای ترکیبی استفاده میشود. توجیه حکما این است که اندامهای خاص، نیازهای خاص خود را از داروهای ترکیبی میگیرند. یعنی هر اندام نیاز خود را برمیدارد.
ما براساس این قاعده، اخلاط مخلوط را مزاجهای سرکه انگبینی میگوئیم. (مثلاً فرد میگوید من همیشه خوبم گاهی سردیم میکند).
معمولاً اندامهای فوقانی گرم است و اندام تحتانی سرد است. سرشان گرم است. حتی دست ممکن است گرم باشد ولی پا سرد است. چه تابستان و چه زمستان.
درمان این مزاجها با سرکه انگبین است گرمی غالب و سرد کم
اگر باز هم گرمی آن زیاد بود از واسط کاسنی استفاده کرد.
یا سرکه بیشتر ولی خیلی مناسب اعصاب نیست.
اگر دعوای بین معده و کبد ممتد شده باشد و یک سودا پدید آورده باشد. سودا در سر است یا در سراسر بدن یا بلغم در سراسر بدن
هرگاه دو مزاج سودا و بلغم وارد شد اولویت درمان با خلط خشکتر است.
لذا ممکن است بیماری بلغمی آن افزایش یابد که باید ابتدا گوش زد شود.
اگر مزاج دم، صفرا باشد. اولویت درمان با خلط گرم و خشک است اینجا درمان راحتتر است- معجونهای سرد کننده- حجامت- سرکه انگبین
نباید گرمی را به شدت از بین برد چون عارضه میدهد. مثلاً نباید بیمار را به عرق شاتره نیست. عارضه میدهد. سردی کاسنی- شادتره نفوذ کننده نیست لذا بقیه اندامها نیز (معده) سرد میشوند. باید از سردی نفوذ کننده استفاده کرد مثل سرکه انگبین- آب انار+نمک- آب زرشک + نمک+ گلپر
حال اگر سه خلط ترکیب شد. دم- صفرا- بلغم
معمولاً بلغم در معده جای میگیرد. مفاصل- سینوسها
سر صفراوی و دموی هم میتواند سینوزیت بگیرد. (بلغم در سر).
قطره نازیل درمان سینوزیت است.
قطره نازیل لاغر کردن طومارهای مغز
درمان سینوزیت: شب اول یک ه در یک بینی- شب دوم یک قطره در بینی دیگر. شب سوم در قطره، شب چهارم در مقطره، شب پنجم سه قطره، شب ششم سه قطره، یک هفته استراحت درباره تکرار شود.
درمان سردرد سوداوی یک قطره ممتد ۴۰ روز.
اگر بلغم و سودا ترکیبی شد. هر دو لزج شود. چهره تیره و خشک منتشر میشود و لک و پیس دو رنگ وبتیلییگو (برص: سفید، بهق: سیاه) پدید میآید. اول درمان وتیسلیگو سیاه بعد سفید. در طول درمان سیاهی ممکن است.
لکهای سفید بیشتر شود که عادی است.
صفرا و دم و بلغم اول صفرا درمان شود. بعد دم و سپس بلغم.
در طول درمانهای اول و دوم، بلغم بیشتر میشود که طبیعی است. خارش تن صفراوی دارد و پا درد هم دارد.
سرکه انگبین میدهیم تا فارش تن درست شود ولی پا درد زیاد میشود. لذا روغن بادام تلخ به پا مالیده شود.
یک درمان خیلی فنی: سرکه انگبین (سودازدا- صفرا زدا- دم زدا)+ اسفند (ضد بلغم و ضد سودا)
زیره جایگزین اسفند است ولی باز هم مثل اسفند اثر نمیکند.
اسفند درمان کم حافظگی است.
اسفند داروی معنوی و ستنی و فقرا و ثروتمندها است.
اسفند معادل یک گونی داروهای گران تستی دیگر است. داخل کپسول هم اشکال ندار. بهتر است در حال حاضر پودر نشود هرچند بوعلی سینا مخلوط پودر اسفند با عسل را برای درمان انسداد سوداوی قلب مناسب دانسته است.
یک قاشق مرباخوری مقاومت داشته باشد اشکالی ندارد.
۴۰ روز مصرف مداوم یک هفته ترک دوباره تکرار.
برای سردیهای نفوذ کرده (بلور خلط در سر) ام اس- اسفند بسیار مناسب است. سرکه انگبین برص سیاه را پاک میکند ولی سفید را بیشتر میکند وقتی برص سیاه پاک شد حالا با خوراکیهای گرم به سراغ برص سفید میرویم.
سرکه انگبین پیرمردها و پیرزنها: ۴ واحد روغن زیتون+ ۲ واحد عسل+ ۱ واحد سرکه شونیسل در شب سه قاشق غذاخوری
معتاد را بدون سرکه انگبین ترک ندهید. زمان ترک وقتی است که تیرگی چهره روشن شود. حالا وقت کم کردن مواد مخدر است.
موج انفجار سودازایی شدید دارد. لذا برای درمان موجیها:
۱- سرکه انگبین، ۲- حجامت، ۳- فصد، ۴- پیادهروی و شنا همراه همه اینها
دوگانگی دید چشم علت سود است درمان: سودازدایی
اختلاط در اندامها و عضلات:
درد منتشر: پا و بازو، کمر و… همه درد میکند و جابجا میشود. چرخش درد در سراسر بدن: یعنی جریان بلغم در سراسر بدن- این بلغم در بکسری جاها نفوذ میکند میماند مثل مفاصل (پا، دست، ستون فقرات) تبدیل به آرتروز (بلور میشود) میشود. قبل از آرتروز روماتیسم (خلط سود که از طریق بلغم خشک شده آمده است) است.
هرگاه در مفاصل رسوب کند آرترید رماتوئید میشود.
در ابتدا نرم است. پیشرفت میکند (فرمه میشود. تغییر شکل بلغم به سودا.
مراتب شکلگیری سودا: سودای تر- سودای خشک- سودای خشکتر.
ولی درمان یکی است: [سرکه انگبین- دوسین- روغن بنفشه و سیاه دانه (خالص هم کافی است) موضعی]
اسفند هم خوب هست. الان با اسفند شتاب درمان افزایش مییابد.
روغن اسفند هم بسیار مناسب است. (موضعی)
اوج آن آرتوئیدی موتوئید.
یک درجه پاینتر روماتیسم
یک درجه پاینتر درد منتشر در سراسر بدن.
حتی دمویها هم میتوانند دچار باشند. (مثلاً بخاطر محیط زیست)
هرگاه خلط سرد در مفاصل رسوب کرد مثلاً در زانو موجب ورم میشود و آرتروز سرد زانو میشود. که در زنان بیشتر وجود دارد.
در ستون فقرات و کمر تبدیل به رروماتیسم میشود.
در عضلات و ماهیچهها درد منتشر سراسر بدن است.
در حد عالی آن حالت تغییر شکل میدهد که آرتوئید رموتوئید است.
جنس همه سردی است که به خشکی میگراید. درمان آن گرمی است:
شونیسل خوراک ثابت او باشد. ۴ واحد زیتون+ ۲ واحد عسل+ ۱ واحد سرکه
سرکه برای نفوذ بکار میرود.
اگر بخواهیم شتاب درمان افزایش یابد به آن اسفند- خرما ۷ عدد- انجیر ۷ عدد- عطر گلاب- روغن گرم موضعی نفوذ کننده مثل سیاهدانه- کنجد- اسفند (عالی)- روغن پیاز عنصلی (بیمارستانی است)
گرمی بدن اگر زیادتر از حد شد باید حجامت کرد.
[ یک لیوان روغن زیتون+ یک لیوان اسفند+ ۴ لیوان آب بجوشانید تا آب تبخیر شود= روغن اسفند)
هرگاه میزان گرمی در مسیر درمان افزایش بیشاز حد یافت حجامت لازم است.
خار پاشنه بلغم رسوب کرده است.
تشخیص مزاج آقایان از خانومها راحتتر است. در آقایان تشخیص دمویها راحت از صفراویهاست. صفراوی از سوداوی راحتر و وجه تمایز دم و بلغم یه مقدار سخت است. زنان سختتر است. میانسالا هم سخت است. بچهها و اطفال از زنان سختتر است.